gated sweep


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
روبش دريچه اي ~ نوعي روبش راداري که مدت و زمان شروع آن به منظور حذف پژواکهاي ناخواسته قابل کنترل است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت gated sweep معنی gated sweep معنی gated sweep به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک gated sweep در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
gate equivalent circuit
مدار معادل دريچه اي ~ معياري براي مشخص کردن پيچدگي نسبي مدارهاي رقمي ؛ برابر با تعداد دريچه هاي مستقلي که بايد به هم متصل شوند تا همان عملکرد مدار مورد بررسي را داشته باشند .

gate generator
مولد دريچه ~ مداري که پالسهاي دريچه اي توليد مي کند . نمونه آن ، بس ارتعاشگري است که داراي يک وضعيت پايدار و يک وضعيت ناپايدار است .

gate length
درازاي گيت ~ فاصله ي بين سورس و درين يک ترانزيستور ماس که روي صفحه ي ماسک نوري آن اندازه گيري مي شود . درازاي ترسيم شده يا طرح شده نيز ناميده مي شود . اگر اين مقدار از روي مشخصه هاي ترانزيستور واقعي تعيين شود به آن طول مؤثر گيت ( effective gate length ) مي گويند .

gate pulse
پالس دريچه اي ~ پالسي که با راه اندازي يک مدار دريچه اي ، موجب عبور سيگنال از آن مي شود .

gate turnoff
خاموش از گيت ~ نوعي يکسوساز کنترل شده ي سيلسيمي که به وسيله ي پالسي از جريان گيت روشن و با اعمال پالس باياس منفي بين گيت و کاتد خاموش مي شود. براي قطع و وصل نيرو در خطوط تغذيه ي اصلي و در بسامدهاي بالا کاربرد دارد.

gate-turnoff switch
کليد خاموش از گيت ~ کليد نيمه رساناي سه پيوندي نمام - نفوذي که از سر ورودي گيت آن قطع و وصل مي شود.

gate voltage
ولتاژ گيت ~ ولتاژ دو سر سيم پيچ گيت در تقويت کننده ي مغناطيسي.

gating ; blanking
دريچه بندي ؛ محو شدن ~ فرايند انتخاب بخشهايي از يک موج که در فواصل زماني انتخابي يا در محدوده ي دامنه ي مورد نظر قرار داشته باشند. براي اين منظور يک ولتاژ پالسي به لامپ الکتروني ، ترانزيستور ، يا تقويت کننده ي مغناطيسي که به صورت عادي قطع است ، اعمال مي شود و قطعه را در فاصله ي زماني اين پالس وصل م ...

gauss
گاؤس ~ واحد الکترومغناطيسي سي جي اس [CGS] براي القاي مغناطيسي بي . واحد اي آي ، تسلا ، معمولتر است .

Gaussian distribution ; normal distrbution
توزيع گاؤسي ؛ توزيع نرمال ~ توزيعي از متغيرهاي تصادفي مشابه با آنچه در طبيعت ديده مي شود . مشخصه ي آن به شکل توزيع متقارن و پيوسته حول محتمل ترين مقدار و با کاهش تدريجي به سمت صفر د دو طرف آن است.