gating ; blanking


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
دريچه بندي ؛ محو شدن ~ فرايند انتخاب بخشهايي از يک موج که در فواصل زماني انتخابي يا در محدوده ي دامنه ي مورد نظر قرار داشته باشند. براي اين منظور يک ولتاژ پالسي به لامپ الکتروني ، ترانزيستور ، يا تقويت کننده ي مغناطيسي که به صورت عادي قطع است ، اعمال مي شود و قطعه را در فاصله ي زماني اين پالس وصل مي کنند ( دريچه باز پالس ) موجب قطع لامپ پرتو کاتدي تلويزيون در فاصله ي زماني بازگشت مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت gating ; blanking معنی gating ; blanking معنی gating ; blanking به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک gating ; blanking در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
gauss
گاؤس ~ واحد الکترومغناطيسي سي جي اس [CGS] براي القاي مغناطيسي بي . واحد اي آي ، تسلا ، معمولتر است .

Gaussian distribution ; normal distrbution
توزيع گاؤسي ؛ توزيع نرمال ~ توزيعي از متغيرهاي تصادفي مشابه با آنچه در طبيعت ديده مي شود . مشخصه ي آن به شکل توزيع متقارن و پيوسته حول محتمل ترين مقدار و با کاهش تدريجي به سمت صفر د دو طرف آن است.

Gaussian noise
نويز گاؤسي ~ نويزي که منحني بسامد آن از توزيع گاؤسي پيروي مي کند.

Gaussian noise generator
مولد نويز گاؤسي ~ مولد سيگنالي که سيگنالهاي نويز تصادفي با مؤلفه هاي بسامدي داراي توزيع گاؤسي توليد مي کند.

Gaussian well
چاه گاؤسي ~ چاه پتانسيلي که متناسب با توزيع گاؤسي تغيير مي کند.

gaussmeter
گاؤس سنج ~ مغناطيس سنجي که مقياس آن بر حسب گوس يا کيلو گوس مدرج شده است . يک نوع آن شدت ميدان مغناطيسي بين قطبهاي آهنربا را اندازه مي گيرد . براي مگنترونها، گستره ي قرائت گوس سنج از 1/2 تا 9/6 کيلوگؤس است .

Geiger counter; Geiger-Mueller counter; counter tube
شماشگر گيگر ~ نوعي تابش شمار که با استفاده از لامپ شمارشگر گيگر و مدارهاي مناسب ، ذرات يوننده نظير ذرات پرتو- کيهاني را کشف مي کند و مي شمارد . هر ذره موجب يونيدگي گاز داخل لامپ مي شود به گونه اي که يونش کل براي هز رويداد ، مستقل از انرژي ذره خواهد بود . يونش موجب جاري شدن الکترون از ديواره ي لامپ ...

Geiger counter tube; Geiger counter; Geiger - Mueller counter tube tube ; Geiger -Mueller
لامپ شمارشگر گيگر ؛ شمارشگر گيگر ؛ لامپ شمارشگر گيگر - مولر ؛ لامپ گيگر - مولر ~ نوعي لامپ شمارشگر تابش که در منطقه ي گيگر کا مي کند. اين لامپ نوعاً از يک محفظه فلزي استوانه اي شکل و پر از گاز تشکيل شده کهدر محور آن سيم نازک آند قرار دارد .

Geiger-Nuttal law
قانون گيگر - نوتال ~ لگاريتم ثابت واپاشي يک گسيلنده ي آلفا به صورت خطي متناسب با لگاريتم بر ذرات آلفايي است که توسط آن گسيل شده اند.

Geiger region; Geiger Mueller region
ناحيه ي گيگر ؛ ناحيه ي گيگر- مولر ~ محدوده اي از ولتاژ اعمال که در آن بار جمع آوري شده در هر شمارش جداگانه ، مستقل از بار آزاد شده توسط يونش اوليه در لامپ تابش شمار است.