Geiger region; Geiger Mueller region


اصطلاح
برق و الکترونیک
36 حرف
5 کلمه
معانی و توضیحات
ناحيه ي گيگر ؛ ناحيه ي گيگر- مولر ~ محدوده اي از ولتاژ اعمال که در آن بار جمع آوري شده در هر شمارش جداگانه ، مستقل از بار آزاد شده توسط يونش اوليه در لامپ تابش شمار است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت Geiger region; Geiger Mueller region معنی Geiger region; Geiger Mueller region معنی Geiger region; Geiger Mueller region به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک Geiger region; Geiger Mueller region در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Geiger- Geiger threshold ; Mueller threshold
آستانه ي گيگر ، آستانه ي گيگر - مولر ~ کوچکترين ولتاژي که در آن بار جمع آوري شده در هر شمارش جداگانه از يک لامپ تابش شمار ، اساساً مستقل ازماهيت رويداد يوننده ي اوليه است .

Gissler tube
لامپ گيسلر ~ نوعي لامپ تخليه دو الکترودي که آثار نورافشاني مربوط به تخليه ي الکتريکي گازهاي نختلف در فشارهاي کم را ظاهر مي کند. الکترودهاي اين لامپ همچون تابلوهاي نئوني جديد دردو ر لامپ قرار مي گيرند.

gelled cell
پيل ژله اي ~ نوعي پيل سرب - اسيد با الکتروليت ژله اي که براي کاربردهاي قابل حمل مناسب است . هچنين مي توان آنرا مانند باتري انباره معمولي ، بارها پر کرد .

generalized sort
متب سازي تعميم يافته ~ برنامه ي مرتب سازي اي که در زمان اجرا ورد پارامترها را قبول مي کند و برنامه اي توليد نمي کند.

general- purpose interface bus
گذرگاه واسط همه منظوره ~ [ جي پي آي بي] ~ مدار واسطي براي کنترل رايانه اي تجهيزات علمي ، پزشکي، و کنترل فرايند يا ابزارهاي آزماينده . اين مدار نتياج اندازه گيري را براي پردازش توسط رايانه آماده مي کند و به تجهيزات تحت کنترل مي آموزد که چگونه انحرافات نادرست از نتايج مورد انتظار را تصحيح کنند.

generation rate
آهنگ توليد ~ آهنگ زماني توليد زوجهاي الکترون- حفره در نيمه رسانا.

geodimeter
ژئوديمتر ~ نوعي وسيله ي مسافت سنج اپتوالکترونيکي . زمان لازم براي اينکه يک باريکه ي نوري فاصله ي بين واحد اصلي و آينه ي راه دور را طي کندو برگردد توسط اين دستگاه اندازه گيري مي شود و به مسافت تبديل مي شود . در يک نمونهي آن ، از سلول کر براي مدوله سازي 10 مگاهرتزي باريکه ي نور استفاده مي شود.

geographic information system
سيستم اطلاعات جغرافيايي [ جي آي اس] ~ سيستمي که با نقشه کشي و ترسيم رايانه اي سر وکار دارد و پيچيدگي آن تابعي از نيازهاي کاربر است .

geomagnetic electrokinetograph
الکتروجنبش نگار ژئومغناطيسي ~ وسيله اي که از يک کشتي در حال حرکت آويزان مي شود تا جهت و سرعت جريانهاي اقيانوسي را اندازه بگيرد . الکرودهاي آويخته در آب رساناي دريا با اتصال به يک ثبات پتانسيومتري ، ولتاژ القا شده توسط ميدان مغناطيسي زمين در آب در حال حرکت را اندازه گيري مي کنند. عموماً اندازه گيري ...

geomagnetism
ژئومغناطيس؛ زمين - مغناطيس ~ پديده ي مغناطيسي مرتبط با زمين و جو آن .