glass laser; amorphous laser

glass - to- metal seal

درزبندي شيشه - به - فلز ~ نوعي درزبندي که کامل و بي منفذ بين شيشه و بخشهاي فلزي يک لامپ الکتروني که از ذوب شيشه و آلياژهاي فلزي خاص نظير کووار که داراي ضرايب انبساط گرمايي مشابه هستند به وجود مي آيد .

G line

خط جي ~ سيم گردي با پوشش دي الکتريک که براي ارسال انرژي ريزموج توسط امواج سطحي به کار مي رود.

glint ; glitter

تلألو ~ تغيير پالس - به- پالس در دامنه و مبدأ ظاهري سيگنال بازتابيده ي رادار در اثر بازتابش باريکه ي رادار از سطوح مختلف هدف پر تحرک .

glitch

خش ~ 1. جهش تيز و نامطلوب ولتاژ که به شکل گذرا روي سيگنال تحت پردازش ظاهر مي شود . در يک مبدل رقمي - به - قياسي ، خش مس تواند در موقع انتقال رقم اساسي نظير رفتن از 0111111111 به 1,000,000,000 روي مي دهد زيرا در اين حالت وضعيت موقتي وجود دارد که در آن تمام بيت ها صفر هستند . 2. نقص فني جزئي که در تج ...

Global Navigation Orbiting Satellite System

سيستم ناوبري سراسري با ماهواره هاي مدار گرد [گلوناس ] ~ يک سيستم جهاني ناوبري راديويي ماهواره اي که توسط کشور روسيه ارائه شده است . اين سيستم داراي 24 ماهواره در مدار 25500 کيلومتري است و با سيستم امريکايي GPS مشابهت دارد.

global positioning system

سيستم تعيين موقعيت جهاني [ جي پي اس] ~ سيستم ناوبري دقيق و بلادرنگي که براي کشتي ها و هواپيماهاي نظامي امريکا ارائه شد اما توسط کشتي ها و هواپيماهاي غير نظامي نيز قابل استفاده است . براي دريافت سيگنال هاي ارسالي ازماهواره هاي NAVSTAR به گيرنده هاي خاصي نياز است اين سيستم همچنين مي تواند براي کاوش ه ...

Global system for Mobile ~ communications

سيستم جهاني ارتباطات سيار [ جي اس ام ] ~ مسل دوم تلفنهاي سيار سلولي که ترکيبي از دستيابي چندگانه با تقسيم زماني و تقسيم بسامدي است (FDMA و TDMA) . اين سيستم به شکل گسترده اي در اروپا استفاده مي شود و با شبکه ي (Integrated Service Digital Network ) ~ ISDN

global variable

متغير سراسري ~ متغيري در برنامه ي رايانه اي که توسط هر شيء و يا زيرروال داخل برنامه قابل استفاده است .

glove box

جعبه ي دستکش ~ جعبه ي درزبندي شده اي که مجهز به دستکش هايي است که از طريق دريچه هايي در داخل جعبه جاي گرفته است . از آن براي کار با مواد پرتوزا استفاده مي شود. همچنين در فرايندهاي توليدي حساس نظير سوار کردن و بسته بندي قطعات و مدارهاي مجتمع نيمه رسانا قابل استفاده است . به منظور جلوگيري از آلودگي ب ...

glow discharge

تخليه ي تابان ~ تخليه ي الکتريسيته از طريق گاز درون لامپ الکتروني که مشخصه آن تابش کاتد و افت ولتاژي در مجاورت آن است که بسيار بيشتر از ولتاژ يونش گاز است .