guy wire


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
سيم مهار ~ سيمي که يک دکل يا برج را در وضعيت ايستاده نگه مي دارد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت guy wire معنی guy wire معنی guy wire به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک guy wire در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
gyrator
ژيراتور ~ وسيله اي که قطبيت سيگنال را در يک جهت انتشار وارونه مي کند اما در جهت ديگر چنين کاري را انجام نمي دهد . ژيراتور يک عنصر مداري دودهنه، غير فعال و خطي است که در يک جهت انتقال طول مؤثر آن به اندازه نصف طول موج بيش از جهت ديگر است. اين وسيله در انواع نوري و ريزموج وجود دارد.

gyator filter
فيلتر ژيراتوري ~ فيلتراي فعال با گزينندگي بالا که داراي ژيراتوري است که يک سر آن به خازن وصل مي شود به گونه اي که امپدانس ورودي آن القايي خواهد بود. اين القاگر مصنوعي را مي توان با يک خازن در مدار تنظيم به کار برد . ژيراتورهاي مورد استفاده در فيلترها را مي توان به شکل مدارهاي مجتمع يکپارچه ساخت.

gyrocompass
قطب نماي ژيروسکوپي ~ قطب نمايي که داراي ژيروسکوپي براي تعريف يک جهت مرجع است.

gyro fux-gate compass; flux-gate compass
قطب نماي شارياب ژيروسکوپي ؛ قطب نماي شارياب ~ قطب نمايي که در جهت افقي به وسيله ژيروسکوپ پايدار شده است و داراي شار-يابي است که مؤلفه افقي ميدان مغناطيسي زمين را حس مي کند. از آنجايي که قطب نما نسبت به هواپيما ثابت است در مقابل هر گونه تغيير مسير باتغيير جريان واکنش نسبت نشان مي دهد. اين جريان تقوي ...

gyrofrequency
بسامد ژيروسکوپي ~ بسامد طبيعي چرخش يک ذره باردار تحت تأثير ميدان مغناطيسي ثابت نظير ميدان مغناطيسي زمين .

gyroklystron
کلايسترون ژيروسکوپي ~ يک تقويت کننده ژيروترون (gyrotron) با دو يا چند کاواک تشديد.

gyromagnetic
ژيرومغناطيسي ~ اشاره به ويژگيهاي مغناطييس بارهاي الکتريکي چرخان ، نظير حرکت الکترونهاي اسپيني در درون اتم .

gyromagnetic coupler
تزويجگر ژيرومغناطيسي ~ نوعي تزويجگر که داراي مشدد تک - بلوري YIG است و تزويج بين مدار مشدد خط نواري متقاطع را در سطوح سيگنال پايين انجام مي دهد. از آن در محدود سازهاي سيگنال و فيلتر هاي تنظيم شونده ي الکترونيکي استفاده مي شود.

gyromagnetic effect
اثر ژيرومغناطيسي ~ چرخش القا شده در جسم در اثر تغيير مغناطيدگي آن، يا مغناطيدگي حاصل از چرخش .

gyromagnetic ratio
نسبت ژيرومغناطيسي ~ نسبت گشتاور مغناطيسي به اندازه حرکت زاويه اي براي ذره بارداري که در يک مدار بسته حرکت مي کند.