gyrotron


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ژيروترون ~ نوعي ميزر تشديدي سيکلوترون که در ساختمان آ« يک کاتد،يک کلکتور، و يک موجبر دايره اي با قطر تدريجاً متغيير به کار رفته است . الکترونهاي گسيل شده از کاتد توسط ميدان الکتريکي شتاب داده مي شود و به وسيله يک ميدان مغناطيسي استاتيکي هدايت مي شوند. اين ميدان القايي نايکنواخت سبب مي شود که الکترونها قبل از آنکه از طريق برهم کنش ميزر-سيلکوترون انرژي خود را به ميدان ريز موج داخل موجبر دايره اي بدهند، حرکت مارپيچي يابند و به صورت دسته در آيند.نوسان سازهاي ژيروترون ، در عملکرد موج- پيوسته به توان 212 کيلو وات در بسامد 28 گيگاهرتز دست يافته اند و توان پالسي آنها 1 مگاوات در 100 گيگا هرتز بوده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت gyrotron معنی gyrotron معنی gyrotron به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک gyrotron در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
gyro-TWT
ژيرو -تي دبليوتي ~ لامپ موج-رونده ژيروترون .

G-y signal
سيگنال جي-واي ~ سيگنال تفاضل رنگ سبز -منهاي - درخشايي که در تلويزيون رنگي استفاده مي شود . از ترکيب آ« با سيگنال درخشايي در محل گيرنده ،سيگنال اوليه رنگ سبز به دست مي آيد.

halation
هاله ~ ناحيه ي تابان اطراف يک نقطه ي روشن در روي صفحه ي فلوئورسان.دليل اين پديده پراکنش شب تاب با بازتابهاي متعدد در سطوح جلو عقب صفحه ي شيشه اي است .

half-adder logic
منطق نيم جمع کننده ؛ مدار منطقي نيم جمع کننده ~ يک مدار دودويي که داراي دو ورودي و دو کانال خروجي براي سيگنال هاي دودويي است . مي توان از ترکيب دو نيم جمع کننده يک مدار جمع کننده به دست آورد .

half- bridge
نيم پل ~ يک مدار پل که هر يک از دو بازوي آن داراي منابع تغذيه است . در پل معمولي فقط يک منبع تغذيه وجود دارد .

half-bridge converter
مبدل نيم پل ~ نوعي توپو لوژي براي منبع تغذيه قطع و وصلي که مانند يک مبدل مستقيم کار مي کند اما براي راه اندازي اوليه ي ترانسفورمر از يک مدار پل با دو کليد ترانزيستوري استفاده مي کند.

half-cycle
نيم چرخه؛نيم سيکل ~ فاصله زماني متناظر با نصف يک چرخه يا 180 درجه در بسامد کار مدار يا قطعه .

half-cycle transmission
ارسال نيم چرخه اي ~ نوعي سيستم ارسال و کنترل داده ها که از منابع تغذيه ي 50 هرتزي و همزمان شده در سرهاي ارسال و دريافت استفاده مي کند. هر يک از دو رله ي گيرنده ،را مي توان با انتخاب قطبيت مناسب براي منبع تغذيه 50 هرتزي فرستنده تحريک کرد .

half-duplex
نيم دوسويه ~ سيستم ارسال سيمي يا بي سيم که در هر لحظه اجازه ي ارتباط را فقط در يک جهت مي دهد. نمونه هاي آن عبارتند از سيستم راديويي باند شهورندان (CB) و فرستنده /گيرنده دريايي سيار که کليدهاي فرستنده ي آن به شکل «براي صحبت فشار بده» هستند.

half-life
نيم عمر ~ زمان ميانگين لازم براي نيمي از اتمهاي يک نمونه ماده ي پرتوزا تا از طريق واپاشي به اتمهاي پايدار ويژگي پرتوزايي خود را از دست بدهند.