head


اصطلاح
برق و الکترونیک
4 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
هد ~ 1. واحد فوتوالکتريکي که شيارهاي صدا در روي فيلم تصاوير متحرک را به سيگنالهاي شنيداري متناظر در پروژکتور تصاوير متحرک تبديل ميکند. 2. magnetic head.3. cutter .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت head معنی head معنی head به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک head در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
head amplifier
تقويت کننده هد ~ 1. تقويت کننده ي واقع در نزديکي هد که به عنوان منبع سيگنال براي آن عمل مي کند. سيگنالهاي ضعيف هد قبل از ارسال به تقويت کننده ي اصلي از طريق کابل ، توسط اين تقويت کننده تا سطح مناسب تقويت مي شوند. 2. اصطلاح بريتانيايي براي تقويت کننده ي تصويري ( ويدئو) که در نزديکي لامپ برگير در يک ...

header
سرگاه ~ 1. صفحه يا پايه ي شيشه اي يا فلزي که براي نصب و نگهداري اجزاي عملياتي لامپ الکتروني ( آند، کاتد، شبکه ها، يا کل مجموعه ي تفنگ الکتروني ) به کار مي رود و براي اين منظور پايه هاي اتصال با درزبندي کامل عايق از آن بيرون آمده است . بعد از جوش دادن اجزاي داخلي به سرگاه ، لبه هاي آن با محفظه ي فلز ...

heading; relative heading
جهت حرکت ؛ جهت نسبي ~ جهت افقي يک وسيله ي نقليه که به صورت زاويه ي بين يک خط مرجع و خط همراستا با جهت وسيله تعريف شده و معمولاً در جهت ساعتگرد نسبت - به خط مرجع سنجيده مي شود . جهت حرکت ، جهت لحظه اي هواپيما ، کشتي يا ساير وسايل نقليه است در حالي که مسير ( course) جهت مورد نظر سفر است.

heading marker
نشانه زن جهت حرکت ~ خطي نوراني که در هنگام همراستا شدن آنتن چرخان رادار با جهت حرکت کشتي ، روي صفحه ي نمايشگر رادار ظاهر مي شود و موقعيت اجسام شناور جلوي کشتي را مشخص مي کند.

headinght antenna
آنتن چراغي ~ نوعي آنتن رادار که ابعاد آن به اندازه اي کوچک است که همچون چراغهاي جلوي خودرو مي تواند در ضخامت بال هواپيما جا داده شود، و در عين حال باريکه ي مربوط به آن مشابه با نورهاي جستجوگر ، تمرکز خاصي دارد.

headphone; head set
هدفون ؛ سرگوشي ~ تراديسنده ي الکتروآکوستيک که توسط گيره هاي ارتجاعي از روي سر در اطراف دو گوش قرار مي گيرد و به کمک آن مي توان به خروجي منابع مختلف سيگنالهاي صدا نظير گيرنده هاي راديو ، تلويزيون ، تلفن و ساير منابع به صورت خصوصي گوش داد.

head-up display
نمايشگر سر - بالا ~ نوعي نمايشگر که عمدتاً در هواپيماهاي جنگنده استفاده مي شود و اطلاعات ناوبري يا هدفگيري سلاحها را در ماسک شيشه اي جلوي چشم خلبان تصوير مي کند و در نتيجه نگاه خلبان همواره به مسير مستقيم است. اطلاعات به شکل مسطح يا سه بعدي و با استفاده از شمايلهاي متحرک براي سهولت نتيجه گيري نمايش ...

hearing aid
سمعک ~ تقويت کننده ي بسيار کوچک و قابل حمل براي اشخاص با شنوايي ضعيف . اين تقويت کننده داراي يک ميکروفون ، تقويت کننده ي شنيداري ، بلندگو و باتري است.

hearing loss
ضريب افت شنوايي ~ نسبت آستانه ي شنوايي يک فرد خاص به آستانه ي طبيعي که بر حسب دسيبل بيان مي شود.

heater
گرمکن ~ عنصر گرم کننده الکتريکي که کاتد لامپ الکتروني را به طور غير مستقيم گرم مي کند.