heat run


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
آزمون گرما ~ مجموعه اي از اندازه گيري هاي دما که در هنگام آزمونهاي عملياتي در شرايط مختلف روي يک وسيله ي الکتريکي يا الکترونيکي انجام مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت heat run معنی heat run معنی heat run به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک heat run در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
heat-seal
درزبندي گرمايي ~ اتصال يا جوش يک لايه ي پلاستيکي نرم يا يک ورقه ي فلزي به خودش يا ماده ي ديگر به وسيله ي فقط گرما . براي اين منظور از گرمايش دي الکتريکي استقاده مي شود.

heat shield
حفاظ گرما ~ لايه اي از ماده که حفاظت در مقابل گرما را انجام مي دهد.

heat-shrinkable plastic
پلاستيک با انقباض گرمايي ~ ماده ي پلاستيکي اي که از طريق انقباض ، روي اجسام با اندازه و شکلهاي مختلف را مي پوشاند و عمدتاً براي عايق بندي استفاده مي شود شکل متداول ان لوله اي است امابه صورتهاي نواري ، ورقه اي و سرپوش نيز وجود دارد . بعد از قرار گرفتن ماده روي جسم مورد نظر ، دما به وسيله ي دمنده ي ه ...

heat shunt
شانت گرما ~ نوعي گرماگير که با تماس با سرسيمهاي يک قطعه ي حساس از گرم شدن بيش از حد آن در مواقع لحيمکاري جلوگيري مي کند.

heat sink
گرماگير ~ قطعات فلزي تابشگر گرما که از طريق رسانش ، همرفت ، يا تابش گرما را منتقل مي کنند و قطعات الکترونيکي به ويژه ترانزيستورهاي قدرت را خنک مي کنند. گرما از محل پيوندگاه درون نيمرسانا به سطح مورد نظر براي اتلاف منتقل مي شود . گرماگير به شکلهاي مختلف نظير آلومينيم فشرده پره دار ، مس پره دار ، آلو ...

heat transfer
انتقال گرما ~ انتقال گرما از نقطه اي به نقطه ي ديگر به روشهاي رسانش از طريق مواد جامد يا سيال ، همرفت و حرکت واقعي سيال يا گاز گرم شده ريال ويا تابش امواج الکترومغناطيسي گرما.

hecto-
هکتو ~ پيشوندي که 10 به توان 2 يا چند صد را نشان مي دهد.

hectometric wave
موج هکتومتري ~ موج راديويي اي با طول موج بين 100 تا 1000 متر که متناظر با گستره بسامدهاي مياني ( اف ام) 300 تا 300 کيلوهرتز است .

height
بلندي ؛ ارتفاع ~ فاصله ي عمودي هدف تا يک صفحه ي افقي که نقطه محاسبه ارتفاع را در بر مي گيرد.

height control
کنترل ارتفاع ~ کنترل موجود در گيرنده ي تلويزيون که ارتفاع تصوير را تنظيم مي کند.