harmonic distortion


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اعوجاج هماهنگ ~ نوعي اعوجاج غير خطي که در آن هماهنگهاي نامطلوب سيگنال سينوسي ورودي به دليل رفتار غير خطي مدار ايجاد مي شوند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت harmonic distortion معنی harmonic distortion معنی harmonic distortion به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک harmonic distortion در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
harmonic filter
پالايه ي هماهنگ ~ پالايه اي که براي حذف يک هماهنگ نامطلوب تنظيم شده است .

harmonic generator
مولد هماهنگ ~ مولدي که همراه با بسامد بينادي هماهنگهاي آن را نيز با قدرت مناسب توليد مي کند.

harmonic interference
تداخل هماهنگ ~ تداخلي که بر اثر حضور هماهنگهاي در خروجي فرستنده ي راديويي ايجاد مي شود .

harness
مهار ~ مجموعه اي از سيمهاي عايق دار به طولهاي مختلف که قبل از نصف در تجهيزات به شکل خاصي خميده مي شوند و توسط سيم يا گره هاي پلاستيکي به هم بسته شده اند.

harp antenna
آنتن چنگي ~ گونه اي از انتن صفحه - زميني (ground-plane antenna ) و شامل تعدادي تابشگر عمودي که سرپايين آنها به هم متصل است . بلندترين تابشگر به اندازه ي يک چهارم طول موج است . گستره ي آن توسط بلندترين و کوتاهترين تابشگر عمودي تعيين مي شود و الگوي تابش آن همه سويه است .

hartley
هارتلي ~ واحد محتواي اطلاعاتي ،برابر با نام يکي از ده مقدار يا حالت ممکن و يکسان از هر چيزي که ذخيره شده يا اطلاعات را حمل مي کند. يک هارتلي برابر با log در مبناي 2 به توان 10 بيت يا 3/323 بيت است .

Hartley oscillator
نوسانساز هارتلي ~ نوسانساز سلفي - خازني (LC) که در مدار تشديد تعيين کننده ي بسامد آن يک پيچک سردار به کار رفته است. کلکتور و بيس ترانزيستور با اتصال به سرهاي مخالف مدار تنظيم ، اختلاف فاز 180 درجه اي لازم را فراهم مي کنند. پسخورد از طريق القا کنايي متقابل بين دو قسمت پيچک روي ميدهد. اسن مدار که در ...

hartley's law
قانون هارتلي ~ تعداد کل بيتهاي اطلاعات که در زمان معين از يک کانال مي تواند عبور کند متناسب با حاصلضرب پهناي باند کانال و زمان ارسال است.

high- frequency trimmer
تنظيمگر بساد- بالا ~ خازن متغيري که مدار تنظيم يک گيرنده ي سوپرهترودين را در بسامدهاي بالا کنترل مي کند.

high- level
سطح بالا ~ حالت يا سطح منطقي مثب تر در يک سيستم منطقي دودويي. چنانچه هر دو سطح منطقي بالاو پايين منفي باشند، ولتاژ منفي بزرگتر ( ولتاژ کمتر مثبت ) به عنوان سطح يا حالت بالا در نظر گرفته مي شود.