horizontal sweep


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
روبش افقي ~ روبش باريکه ي الکتروني از چپ به راست در ثفحه ي لامپ تصوير کاتدي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت horizontal sweep معنی horizontal sweep معنی horizontal sweep به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک horizontal sweep در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
horizontal synchronizing pulse; line synchronizing pulse
پالس همزمان سازي افقي ؛ پالس همزامان سازي خط ~ پالس مستطيل شکلي که در يک سيستم تلويزيوني ه منظور همزماني خط به خط بين گيرنده و فرستنده و در انتهاي خط افقي ارسال مي شود.

horizon tracker
ردگير افق ~ مداري که با ردگيري دقيق افقي مرئي ، يک مرجع عمودي براي سيستمهاي ناوبري ايجاد مي کند.

horn
بوق ؛ شيپوره ~ 1. لوله اي با انتهاي شيپور مانند که براي بهبود کيفيت پخش صدا و رسيدن به مشخصه هاي جهتي مطلوب در قسمت خروجي بلندگو قرار مي گيرد . سطح مقطع آن از قسمت گلويي به طرف دهانه افزايش مي يابد . بوق آکوستيکي نيز ناميده مي شود. 2. يک وسيله ي سيگنال دهي الکترومکانيکي يا با تحريک هوا.

horn antenna
آنتن بوقي ؛ آنتن شيپوري ~ نوعي آنتن مايکروويو که از گشادکردن انتهاي يک موجبر دايره اي يا مستطيلي و در آوردن آن به شکل بوق ساخته شده است و براي تابش مستقيم امواج راديويي در فضا استفاده مي شود . در آنتن بوقي مستطيلي ، يک يا هر دوبعد عرضي آن به صورت خطي از گلويي تا دهانه افزايش مي يابد.

horn feed
تغذيه ي بوقي ~ نوعي آنتن بوقي که در سيستم آنتن رادار قسمت بازتابنده ي سهموي را تغذيه مي کند.

horn loudspeaker
بلندگوي بوقي ~ بلندگويي که عنصر تابشگر آن از طريق يک بوق با هوا يا محيط ديگر تزويج مي شود.

horn mouth
دهانه ي بوق ~ قسمت انتهايي بوق که سطح مقطع بزرگتري دارد.

horn throat
گلويي بوق ~ يک سر بوق که سطح مقطع کوچکتري دارد.

horsepower
اسب بخار ~ واحدي براي اندازه گيري توان و برابر با 746 وات. استفاده از واحد SI توان ، يعني وات، ترجيح داده مي شود .

horseshoe magnet
آهنرباي نعل اسبي ~ نوعي آهنرباي دائمي يا الکتريکي که هسته ي آن به شکل نعل اسب يا U است و در نتيجه قطبهاي آن در نزديکي هم قرار مي گيرند.