impregnated coil


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پيچک اندوده ~ پيچکي که فاصله ي بين سيمهاي عايق آن توسط لاک عايق يا پلاستيک پر مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت impregnated coil معنی impregnated coil معنی impregnated coil به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک impregnated coil در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
improvement threshold
آستانه ي بهبود ~ حد بالايي نسبت حامل به نويز.در کمتر از اين حد نسبت سيگنال به نويز بسيار سريعتر از نسبت حامل به نويز کاهش مي يابد .

impulse
ضربه ~ 1. پالسي که مدت زمان آن از نظر رياضي بي نهايت کوچک است . 2. پالسي که شکل موج آن به سرعت به نقطه ي اوج و تيز خود مي رسد و به سرعت نيز به صفر بر مي گردد .

impulse bonding
پيوند زني ضربه اي ~ گونه اي از پيوند زني بخيه اي در مدارهاي مجتمع که در آن اتصالها مستقيماً از طريق جوش ضربه اي سيم اتصال با بالشتکهاي موجود روي مناطق فعال و يا غير فعال بستر مدار ايجاد مي شوند.

impulse noise
نويز ضربه اي ~ نويزي که به صورت اختلالات کوتاه مدت و گذرا و با توزيع اساساً يکنواخت روي باند عبور يک سيستم انتقال مشخص مي شود.

impulse relay
رله ي ضربه اي ~ رله اي که با انرژي يک پالس کوتاه مدت و بعد از اتمام آن عمل مي کند.

impulse solenoid
سيملوله ي ضربه اي ~ سيملوله اي که بر اساس توان پالس و با سرعت صدا ها ضربه در ثانيه کار مي کند. کاربرد آن در نوار گردانها، دريچه هاي دسته بندي سريع و شاتر دوربينهاي عکاسي است .

impurity; dopant
ناخالصي؛ آلاينده ~ ماده اي نظير بر،فسفر،يا آرسنيک که در مقادير کم به بلور نيمه رسانا اضافه مي شود و الکترونهاي اضافي (ناخالصي دهنده) يا حفره هاي اضافي (ناخالصي پذيرنده)توليد مي کند.

impurity level
تراز ناخالصي ~ تراز انرژي که بر اثر اتمهاي ناخالصي تشکيل مي شود.

impurity profile
ناميه ي ناخالصي ~ نمودار تغييرات تراکم آلاينده ها در يک ويفر سيليسيمي يا گاليم آرسنيدي .

impurity scattering
پراکنش ناخالصي ~ پراکنده شدن الکترونها به وسيله ي اتمهاي ناخالسي بلور .