infrared optics


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اپتيک زير قرمز؛ نورشناسي زير قرمز ~ مجموعه ي عدسيها،منشورها و ساير عناصر نوري که در تابش زير قرمز استفاده مي شوند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت infrared optics معنی infrared optics معنی infrared optics به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک infrared optics در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
infrared polarizer
قطبشگر زير قرمز ~ نوعي قطبشگر که از لايه ي نازکي از گرافيک پيروليتي تشکيل شده است و نور تابشي را در طول موجهاي 4 ميکرو متر به بالا از ناحيه ي زير قرمز به ميزان 98% قطبيده مي کند.

infrared radiation
تابش زير قرمز ~ تابش الکترومغناطيسي در طيف زير قرمز در گستره ي طول موجهاي تقريباً 0/75 تا 1000 ميکرومتر .

infrared receiver
گيرنده ي زير قرمز ~ وسيله اي براي دريافت و / يا مدوله سازي تابشهاي زير قرمزي که اطلاعات را با خود حمل مي کنند.

infrared scanner
پويشگر زير قرمز ~ نوعي پويشگر که بر اساس روشهاي مکانيکي يا الکتريکي و به کمک يک يا چند آشکار ساز زير قرمز پوليش خط به خط ميدان ديد خود را انجام مي دهد . در برخي نمونه ها امکان پويش همزمان افقي وعمودي وجود دارد .

infrared spectrum
طيف زير قرمز ~ انرزي گسيل شده در طول موجهاي بين 0/75 تا 1000 ميکرومتر که به عنوان تابش زير قرمز (infrared radiation) شناخته مي شود . (طول موجهاي بين 100 تا 1000 ميکرومتر را امواج ميليمتري مي نامند.) زير قرمز نوعي تابش الکترومغناطيسي که بر اثر ارتعاش و چرخش اتمها و مولکولهاي ماده در دماهاي بيشتر از ...

infrared transmitter
فرستنده يزير قرمز ~ فرستنده اي که انرژي را در طيف زير قرمز گسيل مي کند و مي توان آن را با سيگنالهاي اطلاعات مدوله کرد.

infrared- transparent material
ماده ي زير قرمز تاب يک ماده ي نوري که تابش زير قرمز گسيل مي کند . نمونه هاي آن عبارتند از کلريد سديم ( 0/25 تا 16ميکرو فاراد ) يديد سزيم ( 1 تا 50 ميکرو فاراد ) و پلي اتيلن چگالي ( 16 تا 300 ميکرو فاراد )

infrasonic frequency
بسامد فرو صوتي ~ هر بسامد کمتر از گستره ي شنيداري .

infrasonic voltmeter
ولت سنج فرو صوتي ~ نوعي ولت سنج که ولتاژ شکل موجهاي عموماً سينوسي و مربعي و با بسامدهاي فرو صوتي را به دقت اندازه مي گيرد . ضمن آنکه توانايي اندازه گيري بسامدهاي بالاتر را نيز دارد . يک مدل تجاري از اين نوع ولت سنج داراي دقت 3% در گستره ي 0/05 تا 30000 هرتز است .

inherent regulation
تنظيم ذاتي ~ نوعي تنظيم سيستمي که بعد از هر گونه آشفتگي بدون نياز به عنصر جبران ساز ،؛ سيستم را به حالت تعادل بر مي گرداند .