input / output pads


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
بالشتکهاي ورودي / خروجي ~ نواحي فلزاندود شده و رسانا پيرامون مدار مجتمع که سيمهاي مربوط به ورود سيگنالها و تغذيه و خروج سيگنالها به آن وصل مي شوند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت input / output pads معنی input / output pads معنی input / output pads به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک input / output pads در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
input register
ثبات ورودي ~ ثباتي که اطلاعات ورودي به رايانه را با يک سرعت مي پذيرد و معمولاً با سرعت بسيار بيشتري به واحد پردازنده ي مرکزي تحويل مي دهد.

input transient
گذراي ورودي ~ تغيير تيز يا پله اي در خط ورودي يک مدار که نوعاً ولتاژ است.

input transformer
ترانسفورمر ورودي ~ ترانسفورمري که بين منبع سيگنال ورودي يک مدار يا قطعه تطبيق امپدانس انجام ميدهد.

inrush current
جريان تاختي ~ جريان ورودي لحظه اي و حداکثري که در موقع روشن شدن مدار کشيده مي شود .

insert earphone
بلندگوي درون گوشي ~ گوشي کوچکي که به طور نسبي در داخل گوش جا مي گيرد.

insertion gain
بهره ي جايگذاري ~ نسبت توان تحويلي به بخشي از سيستم پس از جايگذاري يک تقويت کننده به توان تحويلي به همان قسمت قبل از قرار دادن تقويت کننده بر حسب دسي بل بيان مي شود.

insertion head
سرجايگذارنده ~ مکانيزمي که قطعات سرسيمدار را در سوراخهاي صفحه ي مدار چاپي قرار مي دهد. اين مکانيزم مي تواند داراي ابزارهاي خودکار براي برش ، شکل دهي ، و اتصال سرسيمهاي هر قطعه باشد.

insertion loss
اتلاف جايگذاري ~ اتلاف توان بار در اثر قرار دادن يک قطعه يا وسيله در نقطه اي از سيستم انتقال . به صورت نسبت توان بار دريافتي قبل از جايگذاري قطعه به توان دريافتي بعد از قرار دادن آن و بر حسب دسي بل بيان مي شود.

insertion voltage gain
بهره ي ولتاژ جايگذاري ~ نسبت مختلط مؤلفه متناوب ولتاژ پايانه هاي خروجي يک سيستم در هنگام قرار گرفتن تقويت کننده اي بين منبع و خروجي به ولتاژ خروجي در هنگام اتصال مستقيم منيع به پايانه هاي خروجي .

inside spider
توپک داخلي ~ قطعه اي انعطاف پذيري در درون پيچک صدا که آن را نسبت به قطبهاي بلندگوي ديناميکي به دقت در مرکز قرار مي دهد .