intensifier ring

intensify

تشديد کردن ~ افزايش درخشندگي تصوير در زوي صفحه ي نماييش لامپ پر توکاتدي .

intensifying screen

صفحه ي تشدي کننده ~ صفحه ي نازک و پوشيده از ماده اي که به سرعت تحت تاثير پرتوهاي ايکس ، از خود نور مي تاباند . براي بالا بردن اثر پرتوهاي ايکس ، اين صفحه در مجاورت امولسيون فيل پرتوايکس قرار داده مي شود .

intensitometer

شدت سنج ~ وسيله اي براي تعيين شدت نسبي پرتوهاي ايکس در هنگام پرتونگاري به منظور کنترل زمان پرتودهي .

intensity

شدت ~ قدرت يا مقدار يک کميت نظير جريان ، مغناطش ، تابش ، يا پرتوزايي ، نماد ابراي جراي از اين واژه گرفته شده است .

intensity level

سطح شدت ~ اصطلاحي در آکوستيک که رابطه ي شدت يک صدارا با ديگري مشخص مي کند . سطح شدت بر حسب دسي بل بيان مي شود و مقدار آن 10 برابر لگاريتم نسبت دو شدت است .

intensity modulation, Z-axis modulation

مدوله سازي شدت ، مدوله سازي محور Z ~ مدوله سازي شدت باريکه ي الکتروني در لامپ پرتوکاتدي مطابق با اندازه ي سيگنال دريافتي در نتيجه درخشايي صفحه متناسب با قدرت سيگنال تغيير مي کند .

interaction - circuit phase velocity

سرعت فاز مدار بر هم کنشي ~ سرعت فاز موج گذارنده از درون شکاف بر هم کنش لامپ موج - پيشرو در غياب شار الکتروني .

interaction crosstalk

همشنوايي بر هم کنشي همشنوايي حاصل از تزويج متقابل بين دو مسير به وسيله ي مسير سوم .

interaction gap

شکاف بر هم کنش ~ فضاي بر هم کنش موجود بين الکترودهاي لامپ ريز موج .

interaction space

فضاي برهم کنش ~ ناحيه اي از لامپ الکتروني که در ان الکترونها با ميدان الکترومغناطيسي متناوب بر هم کنش مي کنند .