interaction gap

interaction space

فضاي برهم کنش ~ ناحيه اي از لامپ الکتروني که در ان الکترونها با ميدان الکترومغناطيسي متناوب بر هم کنش مي کنند .

interactive processing

پردازش محاوره اي ، پردازش بر هم کنشي ~ نوعي پردازش رايانه اي که به کاربر امکان اصلاح عمليات را در حين مشاهده ي نتايج در نقاط بحراني مي دهد .

interactive terminal

پايانه ي محاوره اي ، پايانه ي بر هم کنشي ~ پايانه اي که به منظور ارتباط دوطرفه بين رايانه و کاربر طراحي شده است . پايانه ي نمايشگر تصويري نمونه ي آن است .

interactive video

ويدئوي محاورهاي ~ يک سيستم ويئويي ، نوعاً رايانه اي ، که به کار بر امکان ارتباط با سيستم و انتخاب موضوع و روش مشاهده ي آن را مي دهد .

intercarrier beat

زنش بين حاملي ~ الگوي تداخلي ظاهر شده روي تصاوير تلويزيوني در هنگامي که بسامد زنش 4/5 مگاهرتز مربوط به سيستم صداي بين حاملي از طريق تقويت کننده ي ويدئو وارد مدار ورودي ويدئوي لامپ تصوير مي شود .

intercarrier sound system

سيستم صداي بين حاملي ~ سيستمي در گيرنده هاي تلويزيون که در آن حامل تصوير و حامل صداي مربوط به آن به همراه هم توسط تقويت کننده ي ( اي اف ) ويدئو تقويت و از آشکار ساز دوم گذارنده مي شوند . نتيجه اين عمل سيگنال عادي ويدئوبه علاوه يک سيگنال صدا با بسامد مدوله شده است که بسامد مباني آن 4/5 مگاهرتز اختلا ...

intercept

رهگيري ، استراق سمع ~ 1. رسيدن يا تلاقي با مسير حرکت کشتي ، هواپيما ،موشک ~ 2. گوش دادن مخفيانه به پيامهاي راديويي يا مکالمات تلفني .

interchannel interference

تداخل بين کانالي ~ تداخل ايجاد شده در يک کانال توسط سيگنالهايي از يک يا چند کانال ديگر .

intercommunication system; intercom

سيستم ارتباط داخلي ؛اينترکام ~ يک سيستم تقويت کننده ي بسامد- شنيداري که امکان ارتباط صوتي دو طرفه بين دو يا چند نقطه ،که معمولاً در يک ساختمان واقعند، را فراهم مي کند. هر ايستگاه داراي بلند گوي ديناميکي است که در عين حال به عنوان ميکروفون نيز عمل مي کند. سيستم مي تواند داراي يک تقويت کننده ي مرکزي ...

interconnection diagram

نمودار اتصال متقابل ~ نموداري که اتصالات بيروني لازم بين دو يا چند قطعه ،مدار يا تجهيزات ديگر را نشان مي دهد.