intrinsic flux

intrinsic hysteresis loop

حلقه ي پسماند ذاتي ~ منحني نمايش رابطه ي بين چگالي شار ذاتي و شدت ميدان مغناطنده ، در هنگامي که ميدان مغناطنده مقادير متناوب و يکسان مثبت و منفي را اختيار کند . پسماند با عدم انطباق بين شاخه هاي افزايشي و کاهشي حلقه نشان داده مي شود .

intrinsic induction , intrinsic flux density

القاي ذاتي و چگالي شار ذاتي ~ القاي مغناطيسي اضافي که در يک محيط مغناطيسي معين نسبت به خلا وجود دارد .

intrinsic - junction transistor

ترانزيستور پيوندي ذاتي ~ نواي ترانزيستور چهار لايه که داراي يک لايه ي نيمه رساناي ذاتي ( نوع 1 ) بين مناطق بيس و کلکتور است ، نظير ترانزيسترهاي ، NPIP , PNIN , NPIN , PNIP ~ .

intrinsic layer

لايه ي ذاتي ~ لايه اي از ماده ي نيمه رسانا که ويژگيهاي آن مشابه با ماده ي خالص و بدون آلاينده است .

intrinsic mobility

تحرک ذاتي ~ تحرک الکترونها در يک نيمه رساناي ذاتي .

intrinsic noise

نويز ذاتي ~ نويزيکه به وسيله ي يک قطعه يا مسير انتقال و مستقل از آثار مدوله سازي توليد مي شود .

intrinsic permeability

تراوايي مغناطيسي ذاتي ~ نسبت القاي ذاتي به نيروي مغناطنده ي متناظر آن .

intrinsic property

ويژگي ذاتي ~ پيک ويژگي از نيمه رسانا که مخصوص بلور ايده آل است .

intrinsic region

ناحيه ي ذاتي ~ ناحيه اي از نيمه رسانا که شار جريان آن از تعداد تقريباً مساوي الکترونها و حفره ها تشکيل شده است .

intrinsic semiconductor , l-type semiconductor

نيمه رساناي ذاتي و نيمه رساناي نوع I ~ نيمه رسانايي که ويژگيهاي الکتريکي آن اساساً مخصوص بلور ايده آل خالص است . در شارش جريان آن الکترونها و حفره ها به تعداد تقريباً مساوي مشارکت دارند ف در نتيجه ماده نه نوع N ~ و نه نوع P ~ است .