inverter

inverter transformer

ترانسفورمر وراونگر ~ ترانسفورمري ( معمولاً با چهار سيم پيچ) که با ترکيب با ترانزيستورهاي توان ، جريان مستقيم ولتاژ - پايين را به جريان متناوب در ولتاژهاي بالاتر تبديل مي کند.

inverting amplifier; inverter

تقويت کننده ي وارونگر ؛ وارونگر ~ تقويت کننده ي عملياتي که ورودي وارونگر يا منفي آن به وسيله ي پسخورد منفي و مستقل از مقدار ولتاژ دو ورودي ، در پتانسيل نزديک به زمين نگهداشته مي شود. تغييرات ولتاژ خروجي وارون تغييرات ولتاژ ورودي است.

inverting function

تابع وارونگر ~ يک مدار منطقي که سيگنال ورودي را طوري وارونه مي کند که خروجي با ورودي ناهمفاز مي شود. عمل وارونگر با يک دايره در سر خروجي نماد تقويت کننده نشان داده مي شود.

inverting terminal

پايانه ي وارونگر ؛ سروارونگر ~ پايانه ي مربوط به ورودي منفي کي تقويت کننده ي عملياتي ولتاژ مثبت - شونده درپايانه ي وارونگر به ولتاژ خروجي منفي - شونده تبديل مي شود.

ion

يون ~ يک اتم يا گروهي از اتمهاي باردار . يون منفي داراي کي يا چند الکترون اضافي است . در حالي که يون مثبت يک يا چند الکترون را از دست داده است .

ion back scattering

پس ، پراکندگي ~ يون ~ پراکندگي کشسان و زاويه - بزرگ يونهاي تک انرژي در باريکه اي که به طرف يک لايه ي فلزي روي سيليسيم يا ساير سيستمهاي چند لايه ي نازک هدايت شده ست . با استفاده از يک آشکار ساز اين يونها آشکار شده و پالسي متناسب با انرژي يون پس پراکنده توليد مي شود که براي تعيين غير مخرب توزيع عميقي ...

ion beam

باريکه ي يوني ~ باريکه اي از يونها که با اعمال ولتاژ بالا در محيط خلا به يک منبع توليد مي شود .

ion-beam scanning

پويش باريکه ي يوني ~ فرايند تحليل طيف جرمي يک باريکه ي يوني در طيف سنج جرمي به وسيله ي تغيير ميدانهاي الکتريکي يا مغناطيسي طيف سنج جرمي و يا با حرکت دادن يک کاوه .

lon burn

سوختگي يوني ~ ناحيه ي کوچک فسفري در مرکز صفحه ي نمايش يک لامپ پرتو - کاتدي با انحراف مغناطيسي که بر اثر بمباران يونهاي منفي سنگين ، غير فعال و بيرنگ شده است. با استفاده از تله ي يون و جلو گيري از خروج يونها از تفنگ الکتروني مي توان اين اثر را حذف کرد .

ion charging

شارژ يوني ~ افت ديناميکي ناشي از برخورد يونها به سطح لامپ ذخيره ي بار .