island effect


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اثر جزيره اي ~ محدود شدن گسيل ~ از کاتد المپ الکترني به مناطق کوچک خاصي از کاتد در شرايطي که ولتاژ شبکه کمتر از مقدار معيني باشد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت island effect معنی island effect معنی island effect به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک island effect در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
isobar
ايزوبار ، تک فشار ~ خطي که نقاط هم مقدار از يک کميت را به هم متصل مي کند مانند خط فشار مربوط به جو سنجي در روي نمودار هوا شناختي .

isochronous
تک زمان ~ مشخصه اي از ~ يک بسامد نا متناوب ثابت .

isocon image tube
لامپ تصوير ( ايزو کون ) ~ نوعي اصلاح شده ي لامپ تصوير اورتيکو ( orticon image ~ ) که در آن الکترونهاي برگشتي به منظور بهبود ~ تسبت سيگنال - به - نويز ( signal - to nois ratio ) از الکترونهاي پراکنده شده مجزا سازي مي شوند . يا مجزا سازي الکترونهاي باز تابيده تنها الکترونهاي پراکنده شده به ضر کننده ي ...

isoelectronic
هم - الکترون ~ اساره به اتمهايي که ~ در بيرون هسته ي خود داراي تعداد الکترون برابر هستند .

isoelectonic trap
تله ي هم - الکترون ~ حالت مقيدي که در اثر افزودن يک اتم ناخالصي به نيمه رسانا در آن ايجاد مي شود . اين تله مي تواند هم الکترون و هم حفره را مقيد کند . در برخي ديودهاي نور گسيل ، اتم ناخالصي وارد شده از طريق آلايش ، رنگ نور توليد شده را تعيين مي کند .

isolation amplifier
تقويت کنندهي مجزا ساز ~ تقويت کنندهي بهره - واحدي که کانالهاي سيگنال ورودي و خروجي را از هم جدا مي کند . در کاربردهاي صنعتي که سيگنالهاي ميلي ولتي بايد در حضور ولتاژهاي بسيار بالا منتقل شوند ، از يان تقويت کننده استفاده مي شود . همچنين در تجهيزات الکترونيکي پزشکي به منظور افزايش ايمني بيمار ، از اي ...

isolation diffusion
نفوذ مجزا ساز ~ نوعي فرايند نفوذ که با توليد پيوند هاي پشت به پشت در يک مدار مجتمع قطعات فعال را از يکديگر جدا مي کند .

isolation network
شبکه ي مجز اساز ~ شبکه اي که براي جلو گير از بر هم کنش بخشهاي مختلف مدار يا خط انتقال بين آنها قرار داده مي شود .

isolation transformer
ترانسفورمر مجزا ساز ~ ترانسفورمري که براي جدا سازي قسمتي ازمدار از آثار نامطلوب ساير قسمتها به کار مي رود نسبت دورهاي آن 1 به 1 است تا بدون تغيير ولتاژ ها ف هر گونه اتصال مستقيم را حذف کند .

isolator
مجزا ساز ~ نوعي تضعيف کننده ي غير فعال که اتلاف آن در يک جهت بسيار بيشتر از جهت مخالف است . مجزا ساز فريتي در موجبرها نمونه ي آن است .