josephson effect

josephon junction , tunneling cryotron

پيوند جوزفسون ، کريوترون تونلي ~ نوعي کليد بسيار سريع که با غوطه ور شدن در گاز زمزاييک ( کرايوژنيک ) مايع شده مي تواند به عنوان عنصر حافظه يا مدار منطقي رقمي عمل کند . دو الکترود سيمي از جنس نيوبيم يا ساير آلياژهاي ابر رسانا توسط يک لايه ي عايق بسيار نازک از هم جدا شده اند . جريان عبوري از سيم کنتر ...

joule

ژ ول ~ واحد انرژِ يا کار در سيستم بين المللي واحد هاي ( si ~ ) برابر ~ با کار انجام شده توسط نيروي 1 نيوتني است که بتواند نقطه وارد شدن نيرو را به اندازه ي 1 متر در جهت نيرو جابجا کند ( 1 وات برابر با 1 ژول در ثانيه است . )

joule effect

اثر ژول ~ 1. اثر گرمايي مريوط به عبور جريان از يک مقاومت ~ . 2. Magnetostriction ~ .

joules law

قانون ژول ~ آهنگ توليد گرما ~ در مداري با مقاومت ثابت که متناسب با مرجع جريان است .

joystick

فرمان ، دسته ي بازي ~ کنترل جابجايي دو - محوري توسط اهرم يا توپ . براي قرار دادن يک وسيله يا باريکه ي الکتروني در موقعيت xy مناسب در حال حاضر به عنوان يک وسيله ي جانبي مشهور در بازيهاي الکترونيکي مبتني بر ريز پردازنده ها شناخته مي شود .

jump

پرش ~ دستولاعمل برنامه نويسي رايانه اي که به صورت مشروط يا نامشروط محل اجراي دستوالعمل بعدي را مشخص مي ند و رايانه را به آن هدايت مي کند . اين دستورالعمل مي تواند روند کار عادي رايانه را تغيير دهد .

jumper

پرش زن ~ قطعه ي کوتاه رسانايي که بين دو نقطه يا پايانه از مدار اتصال بر قر ار مي کند يا مسيري از وري شکستگي در مدار ايجاد مي کند .

jump table

جدول پرش ~ جدول نرم اافزاري از نشاني توابعي که مکرراً توسط برنامه ي در حال اجرا در رايانه ~ استفاده مي شود .

junction , wave guide junction

پيوند ، پيوندگاه ، اتصال موجبر ~ 1. ناحيه ي گذار بين دو منطقه ي نيمرسانا نظير کي پيوند PN و ~ يا بين يک فلز و يک نيمرسانا . چهار نوع پيوند عبارت اند از آلياژِ ، نفوذي ، الکتروشيميايي و رشدي . 2. قطعه اي که موجبر فرعي را با زاويه ي مشخص به موجبر اصلي متصل مي کند . نظير پيوند T ~ .

junction box

جعبه تقسيم ~ جايگاهي براي اتصال سيمها يا کابلها که حفاظت مکانيکي اتصالات را نيز انجام مي دهد .