arc drop

arc-droploss

تلفات افت قوس ~ حاصلضرب مقادير لحظه اي افت ولتاژ لامپ و جريان ميانگين در چرخه ي کامل کار لامپ گازي.

Archie

آرچي ~ ابزار ارتباطات شبکه اي براي يافتن پرونده ها در اينترنت که در رايانه هاي يا خدمات قرار داد انتقال پرونده (اف تي پي) وجود دارد.

aorcing

قوس زني ~ توليد قوس مثلاً در محل جاروبک هاي موتور يا اتصال هاي يک کليد.

arc spectrum

طيف قوس ~ طيف نور توليد شده در اثر تبخير يک عنصر توسط قوس الکتريکي .

arc spraying

افشانش قوسي ~ افشانش با فلز ذوب شده توسط قوس الکتريکي .

arcthrough

وراقوس ~ عبور جريان الکتروني در لامپ هاي گازي چند الکتروني ،در جهت عادي ولي در فاصله ي زماني قطع.

arc welding

جوشکاري قوسي ~ فرايند جوشکاري گداختي که در آن گرماي جوشکاري توسط قوس الکتريکي بين الکترود و فلز مورد نظر يا بين دو الکترود جداگانه نظير جوشکاري اتمي هيدروژن تأمين مي شود.

area control radar

رادار کنترل منطقه اي ~ سيستم يا مجموعه راداري براي کنترل رفت و آمد هوايي در يک منطقه ي نسبتاً وسيع به منظور تأمين جريان روان رفت و آمد هوايي براي رادار کنترل فرود.

areal density

چگالي سطحي ~ حاصلضرب چگالي (بيت در اينچ) در چگالي شيار (شيار در اينچ) ،يا تعداد بيت ها در هر اينچ مربع از سطح ريسک حافظه ي رايانه اي .

argonA or AR

آرگن[AياAR] ~ فراوانترين عنصرگازي بي اثر (نادر) با عدد اتمي 18 و وزن اتمي 39/948 که0/9% ~ حجم هوا را اشغال مي کند.به عنوان پر کننده، در تابلوهاي گازي يونيده، ليزرهاي با توانايي نفوذ در آب دريا، و لامپ هاي الکتريکي به همراه نيتروژن براي کند کردن تبخير رشته ي لامپ کاربرد دارد.