argonA or AR


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
آرگن[AياAR] ~ فراوانترين عنصرگازي بي اثر (نادر) با عدد اتمي 18 و وزن اتمي 39/948 که0/9% ~ حجم هوا را اشغال مي کند.به عنوان پر کننده، در تابلوهاي گازي يونيده، ليزرهاي با توانايي نفوذ در آب دريا، و لامپ هاي الکتريکي به همراه نيتروژن براي کند کردن تبخير رشته ي لامپ کاربرد دارد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت argonA or AR معنی argonA or AR معنی argonA or AR به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک argonA or AR در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
argon glow lamp
لامپ تابان آرگني ~ لامپ حاوي آرگن با نور آبي-بنفش ضعيف و توان نوعي بين 1/4 تا 4 وات .

argon laser
ليزر آرگني ~ نوعي ليزر گازي با استفاده از آرگن يونيده براي تابشهاي پرتوان در 0/488 ميکرومتر و زير قرمز.

arithmetic circuit
مدار حسابي ~ مدار رايانه اي براي انجام عمليات حسابي .

arithmetic-logic unit ALU
واحد حساب و منطق [آ-ال-يو] ~ بخشي از يک ريز پردازنده يا ريز کنترل کننده که عمليات رياضي نظير جمع،تفريق،تقسيم،ضرب،و منطق را روي ورودي هاي عددي (معمولاً به رمز دودويي) انجام مي دهد و خروجي متناسب با ورودي هاي توليد مي کند.واحد حساب و منطق [آال يو] آن بخش از واحد پردازش مرکزي [سي پي يو] است که تمام مح ...

arithemetic operation
عمل حسابي ~ عمل رايانه اي رقمي که کميات عددي را جمع ،تفريق،ضرب، تقسيم ويا مقايسه مي کند.

arithmetic shift
انتقال حسابي ~ عمل رايانه اي که طي آن يک کميت با توانايي از مبناي عددي ضرب يا تقسيم مي شود. به عنوان مثال عدد دودويي 1011 معادل با 11 دهدهي است که با دو بار انتقال حسابي آن چپ عدد 101100 را مي دهد که معادل با 44 دهدهي خواهد بود.

arm
بازو - شاخه ~ مجموعه ي به هم پيوسته اي از اتصالات و مفصلهاي داراي انرژي که وظيفه ي پشتيباني و به حرکت درآوردن مچ يا دست مکانيکي ابزار عمل کننده پاياني را براي انجام کار معين به عهده دارند . کنترل آن به صورت دستي ، نظير ~ Telecheric، ويا برنامه پذير نظير آدمک (روبات) انجام مي گيرد. شاخه در مدار پل.

arature
آرميچر ~ بخش چرخندهي يک مولد يا موتور، بخش آهني و متحرک يک رله ، يا بخش آهني و فنري يک ارتعاشگريازنگ اخبار .

armature chatter
لقي آرميچر ~ ارتعاش ناخواسته ي آرميچر يک رله در مدار «اي سي» .

armature reaction
واکنش آرميچر ~ برهم کنش بين شار مغناطيسي توليد شده توسط جريان آرميچر با ميدان مغناطيسي اصلي در يک مولد يا موتور الکتريکي .اعوجاج ايجاد شده در ميدان مغناطيسي اصلي بر سرعت موتور ها و تنظيم ولتاژمولدها اثر مي گذارد.