armature reaction


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
واکنش آرميچر ~ برهم کنش بين شار مغناطيسي توليد شده توسط جريان آرميچر با ميدان مغناطيسي اصلي در يک مولد يا موتور الکتريکي .اعوجاج ايجاد شده در ميدان مغناطيسي اصلي بر سرعت موتور ها و تنظيم ولتاژمولدها اثر مي گذارد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت armature reaction معنی armature reaction معنی armature reaction به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک armature reaction در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Armstrong oscillator
نوسان ساز آرمسترانگ ~ نوعي مدار نوسان ساز لامپ خلأ با آند و شبکه ي تنظيم شده که توسط اي .اچ.آرمسترانگ ارئه شده است.بار القايي آند، توسط يک مدار تشديد موازي که کمي بالاتر از بسامد تشديد مدار تانک شبکه يا بلور تنظيم شده است، فراهم مي شود. ظرفيت بين الکترودهاي لامپ نوسان ساز نيز به عنوان مسير پسخورد ع ...

ARRL
سروازه ي آمريکن رديو ريلي لگو ،سازماني براي دارندگان گواهينامه ي راديو آماتوري آمريکا.

arsenicAS
ارسنيک ~ عنصري با عدد اتمي 33 و وزناتمي 74/92 ~ به عنوان عنصر الاينده دهنده در قطعات نيمرساناي سيليسيمي به کار مي رود.ترکيب آلياژي آن با گاليم ،بلور دوتايي آرسنيدگاليم (گاليم آرسنيد) ،و با گاليمو آلومينيم بلور سه تايي آرسنيدآلومينيم گاليم (گاليم آلومينيم آرسنيد) را مي دهد.

artificial dielectric
دي الکتريک مصنوعي ~ آرايش سه بعدي از رساناهاي فلزي که ابعاد آن معمولاً در مقايسه با طول موج کوچک است. محيط ايجاد شده به عنوان دي لکتريک براي امواج الکترومغناطيسي عمل مي کند.

artificial ear
گوش مصنوعي ~ وسيله اي که امپدانس آکوستيکي معادل با امپدانس ميانگين گوش انسان را براي گوشي هدفون فراهم مي کند و داراي ميکروفوني جهت سنجش فشارهاي صوتي توليد شده توسط گوشي است.

artificial echo
پژواک مصنوعي ~ سيگنال پژواک رادار که براي مقاصد آزمايشي و به روشهاي مصنوعي ،مثلاً توسط جعبه ي پژواک ،توليد مي شود.

artificial intelligenceAL
هوش مصنوعي ~ توانايي رايانه يا مدار براي انجام کارهايي که معمولاً مرتبط با هوش انساني است نظير استدلال ، يادگيري و خوداصلاحي.

artificial ionization
يونش مصنوعي ~ وارد کردن يک لايه ي بازتابنده يا پراکنده ساز در سطوح بالايي جو به منظور بهبود ارتباط راديويي فرا-افق.

artificial line
خط مصنوعي ~ شبکه اي که مشخصه ي الکتريکي يک خط انتقال را شبيه سازي مي کند.

artificial load
بار مصنوعي ~ وسيله اي تلف کننده اما درواقع غير تابنده که داراي مشخصه هاي امپدانس آنتن ، خط انتقال ، ياديگر بارهاي واقعي است.