labyrinth


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
مارپيچ ~ محفظه ي بلندگو که در قسمت پشتي آن اتاقکهايي از هوا به منظور جذب انرژي صوتي منتشر شده به طرف پشت بلند گو و به حداقل رساندن امواج صوتي ايستا قرار داده شده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت labyrinth معنی labyrinth معنی labyrinth به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک labyrinth در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
ladder adder
جمع کننده ي نردباني ~ نوعي مبدل رقمي به قياسي که در آن از شبکه ي نردباني مقاومتي و کليدهاي ترانزيستوري سريع و کم مقاومت براي توليد خروجي قياسي متناسب با ورودي رقمي ( دودويي يا دودويي به رمز دهدهي ) استفاده شده است.

ladder attenuator
تضعيف کننده ي نردباني ~ تضعيف کننده اي که با مجموعه ايي از قسمتهاي متقارن که امپدانس آنها در هر دو جهت با تغيير مقدار تضعيف ثابت باقي مي ماند.

ladder network
شبکه ي نردباني ~ شبکه ي تشکيل شده از توالي شبکه هاي L ، ~ T ، H ~ يا P متصل به دنبال هم ، بعضي انواع آن شامل عناصر سراميکي پيزوالکتريک به عنوان امپدانس فيلترهاي نردباني هستند. از اين شکبه در فيلترهاي ميان گذر و مبدلهاي آنالوگ به ديجيتال استفاده مي شود.

lag
تأخير ؛ پس فازي ~ 1. اختلاف زماني بين دو رويداد يا مقدار مرتبط با هم که در هنگام مقايسه ي کميتهاي متناوب بر حسب درجه بيان مي شود؛ بنابراين جريان گذرنده از پيچک ايده آل به ميزان 90 درجه نسبت به ولتاژ وارده تأخير دارد. 2. تداوم تصوير ذخيره باري لامپ دوربين تا لحظاتي بعد از تغيير صحنه . 3. تأخير زماني ...

lagging current
جريان پسفاز ~ جريان متناوبي که 90 درجه بعد از ولتاژ توليد کننده ي آن به حداکثر خود مي رسد.

Lambda
لاندا ~ حرف يوناني که طول موج بر حسب متر را مشخص مي کند.

Lambert
لامبرت ~ واحد درخشايي در دستگاه « سي جي اس» که برابر با 1 پي cd/cmمربع است. لامبرت متناظر با درخشايي يکنواخت يک منبع پخش کننده ي کامل است که نور را با آهنگ يک « لومن » بر سانتيمتر مربع گسيل يا بازتاب مي کند. استفاده از « کاندلا» بر متر مربع ، واحد درخشايي در دستگاه « اس آي» ترجيح داده مي شود.

lamb wave
موج لمب ~ موج الکترومغناطيسي منتشر شده روي سطح يک جامد که ضخامت آن قابل مقايسه با طول موج باشد.

laminate
ورقه اي ~ محصولي که از پيوند دو يا چند لايه ماده به همديگر ساخته مي شود.

laminated core
هسته ي ورقه اي ~ هسته ي آهني يا از فولاد مخصوص که در پيچک ؛ ترانسفورمر ، آرميچر يا ساير وسايل الکترومغناطيسي استفاده مي شود . عايق بندي اين ورقه ها نوعاً به کمک روغن جلا يا لاک مخصوص انجام مي گيرد. ساختار ورقه اي اثر جريانهاي ادي رابه حداقل مي رساند.