liquid - crystal display


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
نمايشگر بلور مايع ( ال سي دي ) ~ نوعي نمايشگر رقمي که داراي دو ورقه ي شيشه اي است که توسط لايه ي نازکي از بلور مايع از يکديگر جدا شده اند . سطح بيروني هر يک از ورقه هاي شيشه اي از رساناهاي شفافي نظير اکسيد قلع يا اکسيد اينديم پوشيده شده است . و در پوشش ظرف بيننده قطعات شکل دهنده ي حروف و اعداد حک شده و سر سيمهاييي تا لبه هاي نمايشگر کشيده شده است مايع در حالت عادي شفاف است . با اعمال ولتاژ به الکترودهاي رو و پشت ، نظم مولکولها به هم خورده و مايع بدون توليد نور به اندازه اي تاريک مي شود . که نويسه هاي قابل رويت را تشکيل دهد . مصرف توان ناچيز است به گونه اي که آن را براي ساعتهاي رقمي ايدئال ساخته است . در برخي کاربردها با استفاده از روشنايي زمينه ، مي توان از اين نمايشگر ها در تاريکي نيز استفاده کرد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت liquid - crystal display معنی liquid - crystal display معنی liquid - crystal display به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک liquid - crystal display در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
liquid laser
ليزر مايع ~ ليزري که ماده ي فعال آن مايع است . گستره ي طول موج اين نوع ليزر 0/3 ~ تا 1/2 ~ ميکرومتر است . نمونه اي آن عبارت اند از ليزرهاي مايع کي ليت ، رنگينه اي و معدني .

liquid- level gage
اندازه گيري سطح مايع ~ وسيله اي براي اندازه گيري سطح مايع در يک مخزن به وسيله ي عناصر حس کننده در داخل يا خارج مخزن .

liquid - metal mirror
آمينه ي فلز مايع ~ نوعي آينه سهوي که در تلسکوپهاي نوري يا به عنوان جمع کننده ي نور ليزر در آزمايشهاي اختر شناسي به کار ~ مي رود . از ريختن چرخشي جيوه ي مايع در يک حفر ه ي دايره اي کم عمق و با سطح مقطع سهمي گون ساخته مي شود . چنانچجه چرخش از طريق موتور انجام شود . يک سطح سهوي به دست مي آيد . با تنظي ...

liquid - phase epitaxy
ورنشيني فاز مايع ( ال پي اي ) ~ روشي براي رشد لايه ي نازکي از نيمه رسانا بر روي پولک نيمه رسانا از طريق عبور دادن آن از سطح يک عنصر يا ماده ي مرکب مذاب . براي رشد بلوري لايه به روي بسته لازم است که دماي مذاب کنترل شود .

lissajons figure
شکل « ليساژو » ~ نقشي که در هنگام اعمال همزمان امواج سينوسي به صفحات انحراف افقي و عمودي يک نوسان نما در روي صفحه ي نمايش آن ظاهر مي شود .

list processing language
زبان پردازش فهرست ~ يک زبان برنامه نويسي کخه به شکل گسترده اي در هوش مصنوعي براي کنترل طبقه بنديها يا فهرست اقلام به کار مي رود .

litium
ليتيم (LI ) ~ عنصر ي که از خانواده ي فلزهاي قليايي که ويژگيهاي آن مشابه با سديم است . به دليل پاسخ بسيار خوب آن در انتهاي بنفش طيف نور ، به عنوان کاتد لامپهاي نوري استفاده مي شود . عدد اتمي ليتيم 3 و وزن اتمي آن 6/939 ~ است .

lithium niobate
نيوبات ليتيم ~ نوعي بلور پيزو الکتريک و نر و الکتريک که در گستره ي زير قرمز و مرئي از 0/38 تا 5 ميکرومتر به صورت شفاف عمل مي کند . براي ذخيره ي سه بعد نگاشتها ( هولو گرام ) و نيز به عنوان پالايه ي پهن باند در تجهيزات مخابراتي کاربرد دارد .

lithiumn power cell
پيل توان ليتيمي ~ نوعي پيل توان بر اساس ويژگيهاي الکتروشيميايي که نسبت به ساير سيستمهاي اوليه داراي ولت ساعت بيشتر در واحد حجم و ولتاژ بالاتري است و به ويژه انرژِ آن سه برابر و لتاژ خروجي آن دو براب ر ~ پيلهاي الکاالاين روي منگنز است . رده بندي پيلهاي ليتيمي بر اساس الکتروليت مورد استفاده ، مايعهاي ...

lithium tantalate
تانتالات ليتيم ~ نوعي بلور پيزو الکتريک که از محلول مذاب اکسيد ليتيم و پنتو کسيد نتانتاليم در دماي بالا رشد داده مي شود . به عنوان پالايه ي بلوري پهن باند در تجهيزات مخابراتي به کار مي رود ~ .