lithium niobate


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
نيوبات ليتيم ~ نوعي بلور پيزو الکتريک و نر و الکتريک که در گستره ي زير قرمز و مرئي از 0/38 تا 5 ميکرومتر به صورت شفاف عمل مي کند . براي ذخيره ي سه بعد نگاشتها ( هولو گرام ) و نيز به عنوان پالايه ي پهن باند در تجهيزات مخابراتي کاربرد دارد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت lithium niobate معنی lithium niobate معنی lithium niobate به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک lithium niobate در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
lithiumn power cell
پيل توان ليتيمي ~ نوعي پيل توان بر اساس ويژگيهاي الکتروشيميايي که نسبت به ساير سيستمهاي اوليه داراي ولت ساعت بيشتر در واحد حجم و ولتاژ بالاتري است و به ويژه انرژِ آن سه برابر و لتاژ خروجي آن دو براب ر ~ پيلهاي الکاالاين روي منگنز است . رده بندي پيلهاي ليتيمي بر اساس الکتروليت مورد استفاده ، مايعهاي ...

lithium tantalate
تانتالات ليتيم ~ نوعي بلور پيزو الکتريک که از محلول مذاب اکسيد ليتيم و پنتو کسيد نتانتاليم در دماي بالا رشد داده مي شود . به عنوان پالايه ي بلوري پهن باند در تجهيزات مخابراتي به کار مي رود ~ .

lithography
ليتو گرافي ~ انتقال الگو يا تصوير از محيطي به محيط ديگر ، مثلا ً از يک ماسک به روي پولک نيمه رسانا با پوشش حساس فوتورزيست . اگر از نور مرئي براي انتقال استفاده شود به آن ليتو گرافي نوري ( ~ PHOTOLITHOGRAPHY ~ ) ~ مي گويند . ميکروليتوگرافي ( ~ MICROLITHOGRAPHY ~ ) فرايند انتقال در ابعاد ميکرومتري اس ...

litz wire
سيم ليتز ~ نوعي سيم متشکل از چند رشته سيم نازک و عايق از هم که طوري به هم بافته شدهاند که هر رشته متناوباً تمام وضعيتهاي ممکن در سطح مقطع کل رسانا را اشغال مي کند . اين سيم اثر پوستي و مقاومت ( آر اف ) را کاهش مي دهد و در سيم پيچي پيچکها به کار مي رود .

live
زنده و مستقيم ~ 1. پخش مستقيم و همزمان با توليد بجاي پخش برنامه هاي ضبط شده 2. energized

live chassis
بدنه ي برقدار ، شاسي برقدار ~ بدنه ي وسايلي نظير راديو يا تلويزيون که مستقيماض به خط ( اي سي ) وصل شده باشد . به دلايل ايمني ، لازم است که بدنه ي بر قدار کاملاً توسط يک محفظه ي عايق احاطه شود .

live end
انتهاي زنده ~ قسمت انتهاي استوديو راديويي که امواج صدا زا تقريباً به طور کامل بازتاب مي کند .

live room
اتاق زنده ~ اتاقي که از مواد با کمترين ميزان جذب صدا ساخته شده است .

L network
شبکهي ( ال ) ~ شبکه اي از دو شاخه ي سري که سرهاي آزاد آنها به يک جفت پايانه و نقطه ي اتصال و يک سر آزاد به يک جفت پايانه ديگر متصل شده است .

load
بار ، بارکردن ~ 1. وسيله اي که سيگنال مفيد خروجي يک تقويت کننده ، نوسان ساز ، يا منابع سيگنال ديگر را دريافت مي کند . 2. وسيله اي که انرژِ الکتريکي را مصرف مي کند . 3. مقدار توان الکتريکي که ~ از خط تغذيه ، مولد يا ساير منابع توان کشيده ~ مي شود . 4. ماده اي که بايد توسط کوره ي القايي يا دي الکتريک ...