بار ، بارکردن ~ 1. وسيله اي که سيگنال مفيد خروجي يک تقويت کننده ، نوسان ساز ، يا منابع سيگنال ديگر را دريافت مي کند . 2. وسيله اي که انرژِ الکتريکي را مصرف مي کند . 3. مقدار توان الکتريکي که ~ از خط تغذيه ، مولد يا ساير منابع توان کشيده ~ مي شود . 4. ماده اي که بايد توسط کوره ي القايي يا دي الکتريکي گرم شود . 5 . وراد کردن اطلاعات به ثباتها يا حافظه هاي رايانه 6. قرار دادن نوار ، کارتريج ، ديسک ف يا ساير وسايل ذخيره کننده ر دستگاهي که داده هاي ذخيره شده يا محتواي صدا و تصوير آن را استخراج مي کند .
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نتلغت نامه شغل نتمشاوره شغلی و تحصیلی شغل نتloadمعنی loadمعنی load به فارسیلغت نامه برق و الکترونیکواژگان تخصصی برق و الکترونیکاصطلاحات تخصصی برق و الکترونیکمخفف های تخصصی برق و الکترونیکload در برق و الکترونیک