luminancence

luminescence ~ threhold , threshold of luminescence

آستانه ي نور تابي ~ کمترين بسامد تابشي که قادر به تحريک ماده ي نور تاب است .

luminescent

نورتاب ~ ماده اي که قادر به نشان دادن خواص نور تابي است .

luminescent screen

پرده ي نورتاب ~ پرده ينمايش لامپ پرتو کاتدي که هنگام بمباران شدن با باريکه ي الکتروني نور مي تابد و نور تابي آن تا مدت زماني که بر حسب ثانيه قابل اندازه گيري است ، ادامه مي يابد .

luminophor

لومينوفور ~ ماده ي نور تابي که بخشي از انرژِ اوليه جذب شده را به تابش نوري گسيل شونده تبديل مي کند .

luminosity

شدت روشنايي ، درخشندگي ~ نسبت شار روشنايي به شار تابش متناظر با آن در طول موجي خاص که بر حسب لومن بر وات بيان مي شود .

luminosity coefficients

ضرايب شدت روشنايي ~ ضريبهاي ثابت هر يک از مقادير سه گانه رنگ به گونه اي که حاصل جمع سه حاصلضرب روشنايي رنگ است .

luminous efficacy , luminous efficiency

کارايي روشنايي ، بازده روشنايي تقسيم بر کل شار تابشي ، واحد SI بازده روشنايي لومن بر وات است .

luminous exitance , luminous emittance

خارج شوندگي روشنايي ، گسيلندگي روشنايي ~ شار روشنايي متوسطي که واحد مساحت سطح را ترک مي کند و واحد SI آن لومن بر متر مربع است .

luminous fiux , light flux

شار روشنايي و شار نور ~ کل انرژِ مرئي توليد شده در منبع در واحد زمان که متناظر با نرخ زماني جاري شدن نور است و معمولاً بر حسب لومن اندازه گيري مي شود .

luminous flux density

چگالي شار روشنايي ~ شار روشنايي بر واحد مساحت سطح هنگامي که به عنووان شار روشنايي تابيده شده روي سطح به کار مي رود . بر تابندگي ناميده مي شود . هنگامي که به ~ شار روشنايي خروجي اشاره دارد . خارج شوندگحي روشنايي گفته مي شود .