machine language; machine code


اصطلاح
برق و الکترونیک
30 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
زبان ماشين ، رمز ماشين ~ 1. شکلي از اطلاعات که کامپيوتر بتواند از آن استفاده کند . مانند اطلاعات روي ديسک لغزان يا ديسک سخت ~ 2. نويسه ها يا دستوالعملهاي ارائه شده به شکلي که کامپيوتر بتواند بدون تبديل برگردان يا تفسير برمانه ريزي شده آنها را پردازش کند . در زبان ماشيم مقدار هر بيت در هر دستوالعمل برنامه بايد به صورت دودويي، خشن خشني يت شانزده شانزدهي نوشته شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت machine language; machine code معنی machine language; machine code معنی machine language; machine code به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک machine language; machine code در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
machine learning
يادگيري ماشين ~ قابليت ماشين در اطلاح عملکرد خود بر اساس عملکرد قبلي .

machine word
لغب ماشين ~ تعداد استانداردي از نويسه ها که کامپيوتر در هر انتقال به طور معمول به کار مي برد . مثلاً ماشيني مي تواند به طور معمول اعداد يا دستو رالعملهايي را با واحد هاي 36 رقمي دودويي به کار برد .

Mach number
عدد ~ ماخ ~ نسبت سرعت پرواز به سرعت صوت در محيطي که جسم در آن حرکت مي کند . در سطح دريا ، ماخ 1 در حدود 1192 ~ km/m ~ 741, 1) ~ mi/h ~ ) ~ در 0 درجه سانتي گراد ( 32 فارنهايت ) در هواي خشک است ولي در ارتفاع 9/14 کيلو متر ~ ( 30000ft ) اين مقدار حدود 1086 ( 675 ~ mi/h ) است .

macrocell
ماکروسلول ~ گروهي از دريچه هاي منطقي در آرايه اي از گيتهاي مشابه مدار مجتمع که براي انجام توابع سطح بالاتري نسبت به دريچه هاي ساده سازمان دهي شده است . ( مانند فالپ - و نيم جمعگر ) .

macroinstruction , macro
دستورالعمل کلان ، ماکرو ~ دستورالعمل کامپيوتري نوشته شده به زبان سطح بالا ساده يا حتي به صورت يک نماد تک که معادل يک يا چند دستوالعمل عادي ماشين است . نرم افزار اسمبلر کامپيوتر دستورالعمل کلان را به دستورالعملهاي ماشين بسط مي دهد و برنامه نويس نيازي به نوشتن دستورالعملهاي تکراري در مراحل مختلف نخوا ...

macrometeorite
بزرگ شهاب سنگ ~ هر ذره ي شهاب سنگ بزرگتر از نخود .

macroprogramming
برنامه نويسي کلان ~ روند نوشتن برنامه کامپيوتري با استفاده از دستورالعملهاي کلان .

macroscopic
ماکروسکوپي ~ حدي از بزرگي که با چشم غير مسلح ديده مي شود .

macroscopic cross section
سطح مقطع ماکروسکوپي ~ سطح مقطع بر واحد حجم .

macrosonics
ماکروسونيک ~ فناوري صدا در دامنه ي سيگنال بزرگ به طوري که استفاده از تقريبهاي خطي در آن مجاز نباشد ، مانند استفاده از امواج مافوق صوت براي تميز کاري يا سوراخ کاري .