magnetic - lnk character recognition


اصطلاح
برق و الکترونیک
36 حرف
5 کلمه
معانی و توضیحات
شماسايي نويسه جوهر مغناطيسي ~ سيستم پردازش چک بانکي ،پس از چاپ کردن معمولي چکهاي خالي ، شماره هاي شناسايي بانک و مشتري و نويسه هاي خاصي مطابق با تعاريف قرار دادي جامعه بانکداري آمريکا بر روي آن چاپ مي شود . بعد از نقد کردن چک ، تا ده نويسه حرفي و عددي براي مشخص شدن مقدار چک و هرگونه داده ي کنترلي لازم براي پردازش خودکار کامپيوتري به شماره قبلي افزوده مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت magnetic - lnk character recognition معنی magnetic - lnk character recognition معنی magnetic - lnk character recognition به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک magnetic - lnk character recognition در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
magnetic leakage
نشتي مغناطيسي ~ گسترش شار مغناطيسي خارج از مسيري که مي تواند کار مفيد انجام دهد .

magnetic lens
عدسي مغناطيسي ~ عدسي اي که داراي آرايشي از آهنرباهاي الکتريکي يا دائمي براي توليد ميدانهاي مغناطيسي کانوني کننده ذرات باردار است .

magnetic levitation
شناوري مغناطيسي ~ استفاده از نيروهاي مغناطيسي براي معلق نگهداشتن پايدار وسيله نقليه زميني زير يا روي ريل هدايت مناسي . يک روش پيشنهادي آن استفاده از خاصيت جذب فرومغناطيس است . آهنرباهاي DC ~ يا AC روي سقف وسيله نقليه ، در زير ريل فرومغناطيس قرار مي گيرند تا نيروي جذب را براي معلق نگهداشتن وسيله نقل ...

magnetic line of force
خط نيروي مغناطيسي خطي فرضي که هر قسمت آن جهت شار مغناطيسي را در آن نشان مي دهد .

magnetic material
ماده ي مغناطيسي ~ ماده اي که تراوايي مغناطيسي آن به مقدار قابل توجهي بيشتر از هوا يا خلا است . مواد فرو مغناطيس به شدت مغناطيسي هستند . در حالي که مواد پارا مغناطيسي خاصيت مغناطيسي بسيار ضعيفي دارند .

magnetic meridian
طول مغناطيسي ~ خط افقي جهت دار در هر نقطه روي سطح زمين ، در جهت مولفه ي افقي ميدان مغناطيسي زمين در آن نقطه .

magnetic mine
معدن مغناطيسي ~ معدن زير آبي که وقتي ميدان مغناطيسي آن دراثر عبور کشتي عوض شود منفجر مي شود .

magnetic modulator
مدوله کننده ي مغناطيسي ~ مدوله کننده پالس کاتدي براي مکنترونهاي رادار که بر اساس مشخصه هاي اشباع القا گرها عمل مي کند. اين مدوله کننده به لامپ تيراترون يا قطعه سوييچ کننده نيازي ندارد . القا گرها انرژِ خود را با تشديد از طريق خازنهاي موازي در يک شبکه پي به کاتد مگنترون منتقل مي کنند .

magnetic moment
گشتاور مغناطيسي ~ گشتاور دو قطبي مغناطيسي ، گشتاور مغناطيسي با چرخش ذاتي ذره و حرکت مداري ذره در سيستم رابطه دارد.

magnetic north
شمال مغناطيسي ~ جهتي که با عقربه ي نشانگر شمال قطب نماي مغناطيسي ، تحت تاثير ميدان مغناطيسي زمين مشخص مي شود . از آنجا که نصف النهار هاي مغناطيسي اغلب خطوط غير مستقيم را دنبال مي کنند ، سوزن قطب نما در هر نقطه معين به طور مطمئن به قطب مغناطيسي اشاره نمي کند .