magnetic - tape unit


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
واحد نوار مغناطيسي ~ واحد جانيبي کامپيوتر که از قسمتهاي انتقال نوار ف هدهاي ضبط و خواندن و تجهيزات الکتريکي و الکترونيکي مربوط به آن تشکيل شده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت magnetic - tape unit معنی magnetic - tape unit معنی magnetic - tape unit به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک magnetic - tape unit در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
magnetic unit
يکاي مغناطيسي ~ يکاي مورد استفاده در اندازه گير يکميتهاي مغناطيسي . يکا هاي مغناطيسي SI عبارت اند از : آمپر - دور ، آمپر بر متر ، تسلا و وير .

magnetic -vane meter
سنجه ي تيغه - مغناطيسي ~ سنجه ي AC با عنصر متحرک تيغه - فلزي که داخل پيچکي مي گردد .

magnetic variometer
تغيير سنج مغناطيسي ~ ابزاري که تغييرات ميدان مغناطيسي را نسبت به فضا يا زمان اندازه گيري مي کند ، بر خلاف مغناطيس سنج که مقدار مطلق شدت و يا جهت ميدان مغناطيسي را اندازه مي گيرد .

magnetic wave
قطعه موج مغناطيسي ~ قطعه اي که به انتشار موج مغناطوالاستيک يا مغناطو ستاتيک ~ در داخل يا روي سطح ماده ي مغناطيسي يا دي الکتريک بستگي دارد . کاربردهاي اين قطعات قابل مقايسته با قطعات ديگري است که در انواع ديگر تاخير ريز موج به کار مي روند .

magnetism
مغناطيس ~ خاصيت ويژه آهن ، فولاد ~ و چند ماده ي مغناطيسي خاص ديگر اين مواد مي توانند خطوط نيروي مغناطيسي را که قادر به واکنش متقابل با ميدانهاي الکتريکي با ميدانهاي مغناطيسي ديگر هستند ف توليد يا هدايت کنند .

magnetization
مغناطيس شدگي ~ 1. درجه مغناطيسي شدن جسم خاص ~ 2. فر ايند مغناطيسي شدن ماده ي مغناطيسي .

magnetizing current , exciting current
جريان مغناطيسي کننده ، جريان تحريک ~ جرياني که در سيمپيچ اوليه ترانسفورماتور قدرت ، هنگامي که باري به سيم پيچ ثانويه متصل نشده است ، جاري مي شود اين جريان ميدان مغناطيسي را در هسته به وجود مي آورد و انرژِ اتلاف توان بي ياري را در هسته فراهم مي آورد .

magnetoelastic energy
انرژِي مغناطوالاستيک ~ انرژي مريوط يه تغيير در ابعاد ماده ي فرو مغناطيس در حين مغناطيسي شدن .

magnetoelectric
مغناطو الکتريک ~ توليد ولتاژهايي يا روشهاي مغناطيسي مانند آنچه که در ژنراتور معمولي انجام مي شود .

magnetoelectirec effect
اثر مغناطو الکتريکي ~ يکي از آثاري که در هنگام قرار گرفتن ماده ي حامل جريان الکتريکي در ميدان مغناطيسي متقاطع مشاهده ~ مي شود. اين آثار شامل اثر هال ، اثر اتينگشازن ، اثر نرنست و مقاومت مغناطيسي هستند .