magnetoresistance multiplier


اصطلاح
برق و الکترونیک
28 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ضرب کننده مغناطو مقاومتي ~ ضرب کننده آنالوگي که در آن مغناطو مقاومتهاي پوسه - نازک در شکافهاي هوايي هسته مغناطيسي ضرب کننده نصب مي شوند . سيگنال ورودي اعمال شده به پيچکي که روي هسته ضرب کننده پيچيده شده است . نوسانهاي پوش - پول مقاومتي در مغناطو مقاومتها ايجاد مي کند و در نتيجه پلي که مغناطو مقاومتها در آن قرار دارند، نامتعادل مي شود . اين ضرب کننده در سيستمهاي کنترل و کامپيوترهاي آنالوگ براي اندازه گيري توان و انجام عملياتي مانند تقسيم ،ضرب ، به ~ توان 2 رساندن و ريشه دوم ، به کار برده مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت magnetoresistance multiplier معنی magnetoresistance multiplier معنی magnetoresistance multiplier به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک magnetoresistance multiplier در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
magnetoresistive head
هد مغناطو مقاومتي ~ هد خواندن ديسک - ران که عملکرد آن براساس اثر مغناطو مقاومتي است . فلزات در هنگام قرار گرفتن در معرض ميدان مغناطيسي ،مقاومتشان در برابر عبور جريان تغيير مي کند. عنصر خواندن هد مغناطو مقاومتي از اين خاصيت براي خواندن ديسکهاي مغناطيسي ؛ با تراکم بالا استفاده مي کند. اين هد امکان ذخ ...

magnetoresistor
مغناطو مقاومت ~ مقاومتي که مقدار مقاومتش با شدت ميدان مغناطيسي اعمال شده به آن ؛تغيير مي کند. از آنها به طور معمول به صورت زوج مدار پل استفاده مي شود که يک آهنرباي دائمي باياس مغناطيسي آن را تأمين مي کند. عبور جريان از دو پيچک مخالف که روي قطبهاي آهنربا پيچيده شده اند ، شار مغناطيسي را در يک مقاومت ...

magnetosphere
کره ي مغناطيسي ؛مگنتوسفر ~ ناحيه اي که تا ارتفاع چند برابر شعاع زمين تا بالاي سطح زمين گسترش مي يابد . اين ناحيه با ميدان مغناطيسي زمين ايجاد مي شود و شامل کمربند تابش ون آلن است .اين ناحيه از ذرات به دام افتاده که بيشتر الکترون و پروتون هستند ، تشکيل مي شود که خطوط مغناطيسي از يک قطب تا قطب ديگر د ...

magnetostatic
مغناطو استاتيک ~ خواص مغناطيسي اي که به حرکت ميدانهاي مغناطيسي بستگي ندارند.

magnetostriction ; Joul effect
مغناطوکشساني ؛ اثر ژول ~ تغيير در ابعاد يک جسم فروُمغنامغناطيس در هنگام قرار گرفتن جسم در ميدان مغناطيسي.

magnetostriction hydrophone
هيروفون مغناطوکشساني ~ ميکروفون مغناطوکشساني که به امواج صوتي ايجاد شده در آب پاسخ مي دهد.

magnetostrictionloudspeaker
بلندگوي مغناطوکشساني ~ بلندگويي که جابه جايي مکانيکي آن ناشي از تغيير شکل فلزي است که خواص مغناطوکشساني دارد.

magnetostriction microphone
ميکروفون مغناطوکشساني ~ ميکروفوني که عملکرد آن به توليد نيروي محرکه ي مغناطيسي در اثر تغيير شکل فلزي باخواص مغناطوکشساني بستگي دارد. کاربرد اصلي آن در توليد صداهاي مافوق صوت و زير آبي است.

magnetostriction oscillator
نوسان ساز مغناطوکشساني ~ نوسان سازي که در آن مدار آند از طريق يک عنصر مغناطوکشساني به طور القايي به مدار شبکه ~ تزويج شده است. بسامد نوسان آن با مشخصات مکانيکي تزويج کننده تعيين مي شود.

magnetostriction transducer
تراگردان مغناطوکشسان ~ تراگردان سوناري که جريان متناوب را به انرژي صوتي با همان بسامد تبديل مي کند و انرژ صوتي را به شکل باريکه اي در مي آورد. تعداد زيادي از لامپهاو پيچکهاي نيکلي يا آلياژ نيکلي در يک آرايش سري -موازي به يکديگر متصل مي شوند. انتهاي هر لامپ باغشايي که در ارتباط با امواج درياست ، تما ...