matching transformer


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ترانسفورماتور تطبيق ~ ترانسفورماتوري که بين امپدانسهاي نابرابر ، به منظور تطبيق امپدانس ، قرار داده مي شود . تا بيشترين مقدار انرژي منتقل شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت matching transformer معنی matching transformer معنی matching transformer به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک matching transformer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
match- terminated
پايان تطبيق يافته ~ پايان يافتن خط انتقال به باري که مشخصه امپدانس آن برابر با خط است.

math coprocessor
پردازنده جانبي رياضيات ~ مداري که محاسبات اعشاري را پردازش مي کند . ريزپردازنده هاي پيشرفته از يک تراشه براي اين منظور استفاده مي کنند .

matrix
ماتريس ، آرايه ~ 1. شبکه منطقي کامپيوتري که از آرايه مستطيل شکل از فصل مشترکهاي پايانه هاي ورودي /روجي ، با ديودها ، فيوزها . ضد فيوزها يا ساير عناصر مداري متصل به بعضي از اين فصل مشترکها تشکيل مي ود اين شبکه معمولاً به عنوان رمزگذاري يا رمز گشا به کار برده مي شود . 2. بخشي از يک فرستنده تلويزيوني ...

matrixing
آرايه سازي ~ فرايند انجام تبديل رمز با استفاده از ماتريس مانند تبديل اجزاي رنگ سيگنال تلويزيوني از شکل يه شکل ديگر .

matrix sound system
سيستم صداي ماتريسي ~ سيستم صداي چهار باندي که چهار کانال ورودي آن با فرايند ~ رمز گذاري به دو کانال . براي ضبط يا پخش استريوي FM تبديل مي شوند . اين دو کانال براي پخش در سيستم دريافت استريوي چهار باندي به چهار کانال رمز گشايي مي شوند . سيستم ماتريسي را مي توان به سيستم 4-2-4 ~ تعبير کرد که در مقابل ...

maximum avaerage forwared current
بيشينه متوسط جريان مستقيم ~ بالاترين مقدار متوسط جريان مستقيم که مي تواند در يک ديود به ازاي دماي پيوند معين ، جاري شود .

maimum output
خروجي بيشينه ~ بيشترين مقدار متوسط توان خروجي که با بار نامي گيرنده يا تقويت کننده ، صرف نظر از اعوجاج داده مي شود .

maximum sound pressure
فشار صداي بيشينه ~ بيشينه مقدار مطلق فشار صداي لحظه اي در يک نقطه در طول هر چرخه ي معين که بر حسب ميکرو بار بيان مي شود .

maximum undistorted output , maximum useful output
بيشينه خروجي بدون اعوجاج ، بيشينه توان مفيد ~ بيشترين مقدار متوسط توان خروجي به بار نامي تقويت کننده که اعوجاج آن هنگامي که ورودي سينوسي است . از حد معيني تجاوز نمي کند .

maximum usable frequency
بيشينه ي بسمد قابل استفاده ~ حد بالايي بسامدهايي که مي توانند در يک زمان معين براي ارسال راديويي نقطه به نقطه ، ارسال شود که بستگي به انتشار از طريق باز تابش از لايه هاي يونيده ي يونوسفر دارد . بسامدهاي بالاتر را تنها با استفاده از بازتابهاي پراکنده و تک تک مي توان ارسال کرد.