maximum undistorted output , maximum useful output

maximum usable frequency

بيشينه ي بسمد قابل استفاده ~ حد بالايي بسامدهايي که مي توانند در يک زمان معين براي ارسال راديويي نقطه به نقطه ، ارسال شود که بستگي به انتشار از طريق باز تابش از لايه هاي يونيده ي يونوسفر دارد . بسامدهاي بالاتر را تنها با استفاده از بازتابهاي پراکنده و تک تک مي توان ارسال کرد.

maxwell

ماکسول ~ واحد CGS ~ شار مغناطيسي که برابر با G/CM2 ~ يا يک خط نيروي مغناطيسي است . اکنون واحد SI ~ آن ، وير ، ترجيح داده مي شود .

maxwell- boltzmann law

قانون ماکسول - بولتسمان ~ قانوني که توزيع سرعتها را در مولکولهاي گاز کامل حالت پايدار بيان مي کند .

maxwell- boltzmann statistics

آماره ماکسول - بولتزمن ~ آماره اي از توزيع ذرات را در انرژِهاي ممکن مختلف را در دماهاي بالايي نشان مي دهد که تعداد زيادي از سطوح انرژي تحريک شده هستند .

maxwellian distribution

توزيع ماکسولي ~ توزيع سرعت مولکولهاي گاز در تعادل دمايي .

Maxwell inductance bridge

پل اندوکتانس ماکسول ~ پل چهار طرفه AC که اندوکتانس ها را مقايسه مي کند. تعادل پل مستقل از بسامد است .

Maxwell mutual- inductance bridge

پل القاي متقابل ماکسول ~ پل AC که ضريب القاي متقابل را بر حسب ضريب خودالقايي اندازه گيري مي کند. تعادل پل مستقل از بسامد است .

Maxwell triangle

مثلث ماکسول ~ نمودار رنگي به شکل مثلث متساوي الاضلاع که رنگهاي اصلي در گوشه هاي آن نشان داده شده اند .

Maxwell - wien bridge

پل ماکسون - وين ~ پل AC چهارطرفه که کاربرد گسترده اي در اندازه گيري دقيق اندوکتانس دارد . عملکرد آن به جاي مقاومت بر اساس خازن استاندارد است . تعادل پل مستقل از بسامد است .

mayday french : m'aider

مي دي ~ سيگنالهاي اضظرابي راديو تلفن بين المللي براي کشتيها ،هواپيما ها و فضاپيماها .