mesa

mesa diffusion

نفوذ مسا ~ روشي براي رشد دادن پيوندهاي PN با ايجاد يک ناحيه بيس تک روي سطح داخلي برشي از نيمرسانا و سپس زدودن شيارهايي بين اميترها ، براي ايجاد جزيره يا مساهايي از ماده پردازش شده براي استفاده به عنوان عناصر ترانزيستوري .

mesa transistor

ترانزيستور مسا ~ ترانزيستوري که پولک سيليسمي يا ژرمانيمي آن به صورت طبقات رو به پايين زدوده مي شود ، به طوري که نواحي بيس و اميتر به صورت صفحات فيزيکي بالاي ناحيه کلکتور به نظر آيند.

mesosphere

مزوسفر ~ ناحيه کاهش ناگهايني دنا که بالاي استراتوسفر و تقريباً بين ارتفاع 60 تا 90 کيلو متري قرار دارد .

message

پيغام ~ مخابره شفاهي يا کتبي تهيه شده با هر طرح يا زبان سري يا رمزي ، پيغام شروع و پايان معيني دارد . در کامپيوتر ف پيغام مي تواند گروهي از کلمات انتقال يافته يا پردازش شده به صورت يک واحد دودويي يا هر شکل رمز گذاري شده ي ديگر باشد .

metal detector , electronic locator , radio metal locator , metal locator

آشکار سازي فلزي ، مکان ياب الکترونيکي ، فلز يياب راديويي ، مکان ياب فلزي ~ مدار الکترونيکي که اجسام فلزي مخفي شده مانند تفنگ ، چاقو يا خط لوله هاي زير زميني را معمولاً با تابيدن ميدان مغناطيسي با بسامد زياد و آشکار سازي تغييرات ايجاد شده در ميدان در اثر برخورد با اجسام فلزي فريتي و غير فريتي ، آشکا ...

metal- film resistor

مقاومت پوسه - فلزي ~ مقاومتي که به شکل پوسه اي از فلز ، اکسيد فلزي ، يا آلياژ بر روي زير ساخت عايق براي ساختن مدارهاي مجتمع يا مقاومتهاي مجزا ، ساخته مي شود .

metgal - glaze resistor

مقاومت فلزي - لعابي ~ مقاومت پوسه ي ضخيم ساخته شده با مخلوط کردن ذرات ريز فلزو شيشه پودر شده و قرار دادن آنها بر روي زير ساخت سراميکي با استفاده از غوطه ور کردن ، ماليدن يا پاشيدن پودر پيش از حرارت دادن آن براي ساخت لعاب . مقدار مقاومت را مي توان ايجاد شيار مارپيچي تنظيم کرد يا افزايش داد. ذرات فلز ...

metal- insulator semiconductor

نيمرساناي فلز - عايق ~ ساختار نيمرسانايي که در آن يک لايه عايق ، معمولاً با ضخامت کسري از ميکرومتر ، پيش از ايجاد اتصالهاي فلزي بر روي زير ساخت نيمرسانا نشانده مي شود . اين لايه مي تواند ناحيه اثر ميداني در سطح ماده نيمرسانا ايجاد کند . کاربرد آن در خازنها ، ديودها ، ترانزيستورهاي اثر ميدان ، ديوده ...

metallic antenna lens

عدسي آنتن فلزي ~ عدسي تشکيل شده از سطوح طرح دار فلزي که به طور موازي در برابر آنتن قرار مي گيرند تا باريکه را کانوني کنند . اين پره ها سرعت فاز را به نسبت فاصله طي شده بين سطوح فلزي در هر قسمت عدسي ، تغيير مي دهند .

metallic insulator

عايق فلزي ~ بخش ربع - موجي اتصال کوتاه شده از خط انتقال که به ~ عنوان امپدانس بسيار زياد در بسامدهاي متناظر با طول موج ربعي خود عمل مي کند . عايق فلزي به عنوان نگهدارنده ي مکانيکي عمل مي کند .