metal- oxide semiconductor capacitor


اصطلاح
برق و الکترونیک
36 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
خازن نيمرساناي اکسيد - فلزي _ خازن MOS ~ خازن مدار مجتمع که ناحيه N ~ آن به داخل زير ساخت سليسيمي نفوذ داده مي شود تا الکترود پاييني را تشکيل دهد . ضخامت کنترل شده اي از اکسيد سيليسيم بر روي آن تشکيل مي شود تا همانند دي الکتريک عمل کند . الکترود بالايي لايه اي فلزي است که همزمان به عنوان اتصال داخلي مدار چاپ نشانده مي شود . بيشترينن مقادير ظرفيت خازني به چند صد پيکوفاراد محدود است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت metal- oxide semiconductor capacitor معنی metal- oxide semiconductor capacitor معنی metal- oxide semiconductor capacitor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک metal- oxide semiconductor capacitor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
metal-oxide semicondujctor field - effect transistor , insulated - gate field effect transistor
ترانزيستور اثر ميدان نيمرسانا ي اکسيد - فلزي ، ترانزيستور اثر ميدان باکيت عايق شده ~ ترانزيستور اثر ميدان ولتاژ - رانشي با يک گيت فلزي عايق شده - اکسيد يا جند بلوري . عملکرد ترانزيستور تک قطبي بر اساس حرکت يک حامل اکثريت ( الکترونها در نوع N حفره ها در نوع P ~ ) است و مانند ترانزيستور دو قطبي هر دو ...

metal - oxid e semiconductor resistor ( MOS resistor )
مقاومت نيمرساناي اکسيد - فلزي ~ ترانزيستور اثر ميداان نيمرساناي اکسيد - فلزي که جانشين مقاومت در مدار مجتمع مي شود .

metal - oxide silicon device
قطعه سيليسيمي اکسيد - فلزي ~ ديود خازن يا قطعه نيمرساناي ديگحر با يک اکسيد فلزي مانند دي اکسيد سيليسيم که مانند لايه عايق عمل مي کند.

metal - oxide varistor
وريستوراکسيد -فلزي ~ مقاومت متغير ( وريستور ) براي حفاظت مداربندي داراي تغذيه AC ~ ضريه هاي گحذار يا اضافه ولتاژ . اکسيد روي قالب گيري شده حرارت داده مي شود تا يک قالب يکپارچه را تشکيل دهد MOV ها منحنيهاي ولتاژ - جراين متقارني دارند که حالتهاي گذراي دو جهته را با برش حذف مي کنند . MOV ~ همانند دو د ...

metal - semiconductor filed - effect transistor
ترانزيستور اثر ميدان نيمرسانا - فلزي ~ ترانزيستور اثر ميدان که گيت فلزي آن به طور مستقيم روي کانال نيمرساناي آن ساخته شده است ، به طوري که مانند يک ديودشاتکي عمل مي کند. اين ترانزيستور با MOSFET که کيت آن با لايه عايق اکسيد از کانال آن جدا شده است ، فرق دارد . MESFET ~ از مواد گروه V-III ~ مانند گا ...

metal - tank mercury - arc rectifier
يکسوساز محفظه -فلز قوس - جيواه اي ~ يکسوساز قوس - جيوه اي که کاتد جيواه اي و آند آن در يک محفظه يا اتاقک فلزي قرار دارند.

metal transistor can
محفظه فلزي ترانزيستور ~ محفظه فلزي استاندارد شده براي پوشش بدون درز قطعات نيمه رسانا و رله هاي مينياتوري .

meteoric scatter
پراکندگي شهاب سنگي ~ شکلي از پراکندگي انتشاري که در آن باراني از شهاب سنگها امواج راديويي را به سمت زمين پراکنده مي کنند. براي اين کار از دو خط ارتباط راديويي که در دو جهت مخالف کار مي کنند،استفاده مي شود . هر پيامي که روي يک خط ارتباط ارسال شود ، از روي خط ديگر برگشت داده مي شود ، به طوري که فرستن ...

meteorograph
هوانگار ~ ابزاري که داده هاي هواشناسي مانند فشار هوا، دما و رطوبت را ندازه گيري و ثبت مي کند. اگر شامل يک دکل نيز باشد آن را جونگار مي نامند . در صورتي که همواره با يک فرستنده راديويي به کار برده شود آن را راديو سوند مي نامند .

meter
سنجه ؛متر ~ 1. دستگاهي که مقادير کميت مورد نظر را اندازه گيري مي کند. واژه سنجه معمولاً براي ابزار نشانگر تنها، مانند ولت سنج يا اهم سنج به کار برده مي شود . 2. [m] واحد اصلي طول در سيستم متريک و معادل با 39/37 اينچ يا 3/28 فوت يک متر برابر 100 سانتيمتر يا ميلي متر است . در سال 1960 متر به صورت 165 ...