microwave system


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
سيستم ريز موج ~ سيستم راديويي بر اساس انتشار ريز موج .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت microwave system معنی microwave system معنی microwave system به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک microwave system در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
microwave transistor
ترانزيستور ريز موج ~ ترانزيستوري که در بسامدهاي ريز موج کار مي کند. ترانزيستورهاي دو قطبي و اثر ميدان، هر دو، مي توانند به گونه اي ساخته شوند که در اين قسمت از طيف بسامد کار کنند . ترانزيستورهاي ي ريز موج ،FET ~ هاي گاليم آرسنيد يا NPN ~ سيليسيمي مسطح هستند که ابعاد آنها در حدود ميکرومتر است .

microwave tube
لامپ ريز موج ~ لامپ الکتروني که در طول موجهايي در حدود 30 تا 0/3cm کار مي کنند.

migration
خزش ~ 1. حرکت کنترل نشده ي فلزي خاص، به ويژه نقره از مکاني به مکان ديگر که معمولاً با اثرات نامطلوبي مانند اکسيد شدن يا خوردگي همراه است و مي تواند مشکلات جدي در بردهاي مدار چاپي که اتصالهاي نقره اي صفحه طلا دارند ،ايجاد کند؛ در اين مورد نقره در داخل صفحه طلايي حفاظت کننده حرکت مي کند. 2. حرکت باره ...

mil
ميل ~ 1. واحد اندازه گيري زاويه اي . يک ميل حقيقي زاويه اي است که با قوسي به طول يک هزارم شعاع معين مي شود . در کاربردهاي عملي ميل را 1 بر روي 6400 ( به جاي 1 بر روي 6283 ) 360 درجه فرض کنند . 2. يک هزارم اينچ ، 0/00254cm ،25/4 ميکرومتر يا 25/4×10 به توان A 4 .

MIL
مخفف تعريف نظامي که جانشين تعاريف لشد شده است .

mile
مايل ~ واحد طول ،برابر با 5280ft يا 1/609344KM .

miller cod
رمز ميلر ~ رمزي که به طور داخلي در بعضي از کامپيوترها به کار برده مي شود و در آن 1 دودويي با تغيير وضعيت در وسط بيت (يا بالا يا پايين ) و 0 دودويي بدون تغيير وضعيتي به دنبال 1 نشان داده مي شود . تغيير وضعيت بين بيتها 0 هاي متوالي را نشان مي دهد. در اين رمز طولاني ترين زمان ممکن بدون تغيير وضعيت دو ...

miller effect
اثر ميلر ~ افزايش ظرفيت خازني مؤثر کاتد شبکه ي لامپ خلأ در اثر بار القا شده الکتروستاتيکي به شبکه به وسيله آند و از طرق ظرفيت خازني آند- شبکه .

miller integrotor
انتگرال گير ميلر ~ شبکه ي شارژ شونده ي خازن - مقاومتي که تقويت کننده اي بره بالا دارد که خازنها را موازي مي کند. از آن براي ساختن ولتاژ زماني خطي استفاده مي کنند .

milli-
ميلي ~ پيشوند نشان دهنده ي 10 به توان 3- يا يک هزارم .