modulated carrier

modulted continuous wave

موج پيوسته مدوله شده ~ شکلي از گسيل که در ان حامل با يک سيگنال AF ثابت مدوله مي شود . در خدمات تلگحرافي حامل کليد زني مي شود .

modulated light

نور مدوله شده ~ نوري که شدت آن مطابق با تغييرات سيگنال راديو ، فکس يا رمز تغيير داده مي شود .

modulated oscillator

نوسان ساز مدوله شده . ~ نوسان سازي که سيگنال ورودي آن بسامد خروجي را تغيير مي دهد .

modulated stage

طبقه مدوله شده ~ طبقه RF ~ که مدوله کننده به ان تزويج مي شود و در ان موج حامل موج حامل با يک سيگنال اطلاعات راديويي ، ~ تصويري ، رمز يا اطلاعات ديگر مدوله مي شود .

modulated wave

موج مدوله شده ~ حاملي که دامنه ، بسامد يا فاز آن متناظر با مقدار سيگنال اطلاعات ارسالي تغيير مي کند.

modulating - anode klastron

کلايسترون آند - مدوله شده ~ کلايستورني که الکترودي بين کاتد و پخش لامپ رانش آن قراردارد که مي تواند پرتو الکتروني را براي توليد پالس ، خاموش و روشن کند .

modulating signal

سيگنال مدوله کننده ~ سيگنالي که تغييراتي در مشخصات حامل به وجود مي آورد .

modulation

مدوله سازي ~ فرايند تغيير دادن بعضي از مشخصه هاي موج متناظر با موج ديگر ف در بخش راديويي بعضي از ايستگاهها از مدوله سازي دامنه و بعضي ديگر از مدوله سازي بسامد استفاده مي کنند . در تلويزيون بخش تصوير مدوله شده دامنه و بخش صدا مدوله شده ي بسامد است . انواع ديگر مدوله سازي عبارت اند از مدوله سازي فاز ...

modulation capability

قابليت مدوله سازي ~ بيشينه در صد مدوله سازي که بدون اعوجاج قابل توجه امکان پذير است .

modulation - demodulation amplifier

تقويت کننده مدوله کننده - دمدوله کننده ~ تقويت کننده تک جهتي با يک مدوله کننده دامنه که داراي تبديل بهره اي به دنبال دمدوله کننده است. از آن در سيستمهاي باند پهن ريز موج استفاده مي شود .