modulation


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
مدوله سازي ~ فرايند تغيير دادن بعضي از مشخصه هاي موج متناظر با موج ديگر ف در بخش راديويي بعضي از ايستگاهها از مدوله سازي دامنه و بعضي ديگر از مدوله سازي بسامد استفاده مي کنند . در تلويزيون بخش تصوير مدوله شده دامنه و بخش صدا مدوله شده ي بسامد است . انواع ديگر مدوله سازي عبارت اند از مدوله سازي فاز ، پالس ، دامنه ، پالس - پالس - رمز ، پالس - مدت ، پالس - بسامد ، پالس وضعيت ، پالس زمان .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت modulation معنی modulation معنی modulation به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک modulation در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
modulation capability
قابليت مدوله سازي ~ بيشينه در صد مدوله سازي که بدون اعوجاج قابل توجه امکان پذير است .

modulation - demodulation amplifier
تقويت کننده مدوله کننده - دمدوله کننده ~ تقويت کننده تک جهتي با يک مدوله کننده دامنه که داراي تبديل بهره اي به دنبال دمدوله کننده است. از آن در سيستمهاي باند پهن ريز موج استفاده مي شود .

modulation depth
عمق مدوله سازي ~ اختلاف بين شدت روشنايي سياه و سفيد در صفحه نمايش تلويزيوني ( CRT ) .

modulation - doped field - effect transistor
ترانزيستور اثر ميدان مدوله سازي ~ ترانزيستوري که ساختار آن شبيه به MOSFET ~ است . MOSDFET ~ واژه اي است که در دانشگاه اپلي نويز ، کرنل و صنايع هاني ول به کار برده مي شود و معنايي شبيه به HEMT TEGFET ~ يا SDHT ~ دارد.

modulation envelope
پوش مدوله سازي ~ منحني که از نقاط قله نمودار نشان دهنده ي شکل موج سيگنال مدوله شده مي گذرد . پوش مدوله سازي شکل موج اطلاعات حمل شده به وسيله سيگنال را نشان مي دهد .

modulation factor
ضريب مدوله سازي ~ نسبت تغييرات قله در مدوله سازي فرستنده به بيشينه تغييراتي که فرستنده براي آن طراحي شده است . آن را مي توان بر حسب در صدا بيان کرد. در مدوله سازي دامنه ، ضريب مدوله سازي برابر با نسبت نصف اختلاف بيشينه و کمينه دامنه هاي موج مدوله شده ~ ي ~ دامنه به دامنه متوسط است . در مدوله سازي ب ...

modulation frequency
بسامد مدوله سازي ~ نرج تغييرات سيگنال مدوله شده بسامد حول بسامد حامل .

modulation index
شاخص مدوله سازي ~ نسبت انحراف بسامد به بسامد موج مدوله کننده در سيستم مدوله سازي بسامد در صورتي که موج مدوله کننده سينوسي باشد .

modulation meter
مدله سازي سنج ~ ابزاري که ضريب مدوله سازي قطار موج مدوله شده را در فرستنده اندازه گيري مي کند . مقدار خوانده شده معمولاً بر حسب درصد بيان ميشود .

modulation noise
نويز مدوله سازي ~ نويزي که سيگنال مدوله کننده ايجاد مي کند . سطح نويز را تابعي از شدت سيگنال مي کند .