neon glow lamp , neon lamp


اصطلاح
برق و الکترونیک
26 حرف
6 کلمه
معانی و توضیحات
لامپ تابان نئون ، لامپ نئون ~ لامپ تاباني که حاوي گاز نئون است . اين لامپ تابش مشخصه قرمر- نارنجي توليد مي کند . حدود وات اندازه هاي استان دارد آن از 0/04 تا 3 وات است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت neon glow lamp , neon lamp معنی neon glow lamp , neon lamp معنی neon glow lamp , neon lamp به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک neon glow lamp , neon lamp در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
neon indicator
لامپ تابان نئوني که به عنوان نشانگر ولتاژ قابل ديد به کاربرده مي شود .

neon oscillator
نوسان ساز نئوني ~ مدار نوسان سازي که از لامپ تابان نئون ، خازن و همچنين در بعضي موارد يک مقاومت تشکيل مي شود .

neoprene
نئوپرن ~ علامت تجاري دو پونت براي پلي کلروپرن .

neper
نپر ~ واحدي که نسبت مقادير دو ولتاژ دو جريان يا دو توان را به صورت لگاريتمي بيان مي کند . عدد نپرها لگحاريتم طبيعي ريشه دوم نسبت دو مقدار در حال مقايست است . مبناي نپر 2/71828 است در حالي که مبناي لگاريتم رايج در دسيبل 10 است يک نپر برابر با 8/686db است .

nephelometer
غبار سنج ~ ابزاري که اندازه و تعداد ذرات گردو غبارمعلق در محيط را با استفاده از هدايت پرتو نور از داخل ذرات به ضرب کننده نوري اندازه گيري مي کند .

Nernst bridge
پل نرنست ~ پل چهار بازويي که به جاي مقاومت داراي خارنهايي براي اندازه گيري مقادير ظرفيت خازني در بسامدهاي بالاست .

Nernst effect
اثر نرنست ~ اگر حرارت در نواري از فلز جاري شود که سطح آن عمود بر ميدان مغناطيسي باشد . ولتاژي بين لبه هاي مقابل نوار به وجود مي آيد .

nernst - ettinghausen effect
اثر نرنست - اتينگهاوس ~ اثر ترمومغناطيسي که در بعضي از بلورهاي خالص ايجاد مي شود اختلاف دمايي در جهت عمود بر جريان الکتريکي عرضي و ميدان مغناطيسي اعمال شده به وجود مي آيد .

net
شبکه ~ 1. تعداد زيادي ايستگاه مخابراتي مجهز براي بر قراري ارتباط يکديگر ، اغلب با زمان بندي معين و ترتيب معين . ~ 2. تعداد زيادي کامپيوتر قادر به عمل کردن با يکديگر با استفاده از آدرس دهي و خطوط ارتباط مخابراتي مشترک با يکديگر مانند اينترنت .

netlist
نت ليست ~ شرحي از نمادهاي طراحي شماتيک الکترونيکي و نقاط اتصال آنها به يکديگر که براي ارتباط منطقي با برنامه هاي کامپيوتري طراحي مدار در کامپيوتر يا ايستگاه کاري ذخيره مي شود . انتقال نت ليست رايجترين روش انتقال طراحيها از سيستم يا ابزار طراحي به سيستم ديگر است .