noninductive circuit

noninductive load

بار غير القايي ~ باري که در عمل هيچ گونه خاصيت خود القايي نداشته باشد . اين بار مي تواند فقط مقاومتي يا خازني باشد .

noninductive winding

سيم پيچ غير القايي ~ سيم پيچ ساخته شده به گونه اي که ميدان مغناطيسي يک دور يا بخشي از آن ميدان مغناطيسي دو يا بخش مجاور بعدي را خنثي کند. اين سيم پيچ به شکل سنجاق مو يا نعل اسب است .

noninverting amplifier

تقويت کننده غير معکوس کننده ~ تقويت کننده عملياتي که سيگنال ورودي آن به پايه ورودي مثبت غير زمين شده اعمال مي شود تا بهره اي بيشتر از واحد به دست آيد و فاز ولتاژ خروجي با فاز ولتاژ ورودي تغيير کند.

nonlinear

غير خطي ~ بدون نسبت مستقيم .

nonlinear amplifier

تقويت کننده غيز خطي ~ تقويت کننده اي که خروجي آن را بطه مستقيم با ورودي آن ندارد .

nonlinear capacitor

خازن غير خطي ~ خازني که مشخصه بار غير خطي دارد يا خازن معکوس شونده اي که با ولتاژ باياس تغيير مي کند .

monjlinear circuit

مدار غير خطي ~ مداري که مشخصه هاي آن را نمي توان با معادلات ديفرانسيل خطي که در ان زمان متغير مستقل باشد ، بيان کرد.

nonlinear detection

آشکار سازي غير خطي ~ آشکار سازي بر اساس مشخصه غير خطي قطعه مانند آشکار سازي قانوني مربع .

nonlinear distortion

اعوجاج غير خطي ~ اعوجاج خروجي سيستم يا قطعه به دليل عدم وجود رابطه خطي بين خروجي و ورودي . اعوجاجهاي دامنه ، هماهنگ ومدوله سازي متقابل نمونه هايي از اعوجاجهاي غير خطي هستند .

nonlinear element

عنصرغير خطي ~ عنصري که افزايش ولتاژ اعمالي به آن ، افزايش خطي را در جريان آن به وجود نمي آورد.