normal


اصطلاح
برق و الکترونیک
6 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
قائم ~ عادي ~ 1. عمود بر خط يا صفحه در نقطه تماس ~ 2. مقدار قابل انتظار يا معمولي کميت .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت normal معنی normal معنی normal به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک normal در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
normal inducation
القا ي عادي ~ القاي مخدود مثبت يا منقي در ماده مغناطيسي که تحجت نفود نيروي مغناطيس کننده متغير بين دو حد قرار دارد .

normalize
بهنجار سازي ( نرماليزه کردن ) ~ ضرب کردن تمام کميتها در مقداري ثابت به طوي که در محدوده کار کامپيوتر يا محدوده ي مقياس بندي نمودار قرار گيرند.

normalized admittance
ادميتانس بهنجار شده ~ معکوس امپدانس بهنجار شده .

normalized inpedance
امپدانس بهنجار شده ~ امپدانس تقسيم شده بر امپدانس مشخصه ي خط انتقال با موجبر .

normal logic
منطق بهنجار ~ واژه اي براي سطح منطقي که استفاده از آن توصيه نمي شود زيار مي تواند براي قطعات NPN , PNP ~ معاني متفاوتي داشته باشد . براي جلوگيري از باشتباه بايدمقدار وقطبيت ولتاژ سطوح 1 و 0 و را در در هر مدار منطقي معين تعريف کرد.

normally closed
معمولاً بسته ~ واژه اي که براي رله يا اتصالهاي کليد ي به کار مي رود که در حالت برق دار نبودن رله يا کليد بسته مي شوند تا مداري را قطع کنند .

normally open
معمولاً باز ~ واژه اي که براي رله يا اتصالهاي کليد به کار مي رود کهدر حالت برق دار نبودن رله يا کلديبسته مي شوند تا مداري را قطع کنند .

normal mode
حا لت عادي ~ توزيع مشخصه اي دامنه هاي ارتعاش در بخشي از سيستم هر بخشش آزادانه با بسامد طبيعي و فاز مشابه ارتعاش مي کند .

normal - mode rejection ratio
نسبت رد حالت عادي ~ قابليت تقويت کننده در رد سيگنالهاي غير واقعي در بسامد خط تغذيه با هماهنگيهاي بسامد خط .

normal permeability
تراوايي بهنجار ~ نسبت القاي بهنجار B يک ماده مغناطيسي به شدت مغناطيسي H ~ متناظر .