automatic sensitivity control


اصطلاح
برق و الکترونیک
29 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
کنترل خودکار حساسيت ~ مداري که حساسيت گيرنده را در سطح تعيين شده حفظ مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت automatic sensitivity control معنی automatic sensitivity control معنی automatic sensitivity control به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک automatic sensitivity control در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
automatic test equipment
تجهيزات آزمون خودکار ~ تجهيزات آزمون ،نوعاً همراه بارايانه ، که مراحل آزمايش مدارها ي مجتمع ، تخته مدارها، ومحصولات يا سيستم هاي کامل را خودکار مي کندو نتايج را به صورت قبول- رد اعلام وچاپ مي کند .

automatic tracking ,automatic aiming , autotrack
ردگيري خودکار ، هدف گيري خودکار ~ نوعي ردگيري که در آن باريکه ي راداري به کمک يک مکانيزم سروو روي هدف متمرکز مي شود . مدارهاي فرمان مکانيزم سروو با توجه مشخصات سيگنال برگشتي از هدف عمل ميکنند.

automatic tuni9ng system
سيستم تنظيم خودکار ~ يک سيستم الکتريکي ، مکانيکي ، يا الکترومکانيکي که با فشردن دکمه ، چرخش گردونه ، يا شماره گيري مشابه با تلفن ، دستگاه گيرنده يا فرستنده ي راديويي را روي بسامد معين تنظيم ميکند .

automatic volume control
کنترل خودکار حجم صدا ( اي وي سي ) ~ نوعي کنترل خودکار بهره که عليزغم تغييرات قدرت سيگنال ورودي به هنگام تضعيف يا تنظيم از ايستگاهي به ايستگاه ديگر ، شدت صداي خروجي گيرنده ي راديو را ثابت نگه مي دارد. در اين روش يک ولتاژ دي - سي متناسب با قدرت سيگنال خروجي صدا از آشکار ساز دوم گرفته مي شود و باياس ط ...

automation
خودکار سازي ، ماتوماسيون ~ عمل خودکار و پيوسته که در آن عمليات کنترل به جاي انسان توسط مکانيزم هاي معين انجام مي گيرد .

autonavigator
ناوبر خودکار ~ سيستم ناوبري که مجهز به وسايلي براي تزويج حسگرهاي لختي يا ساير حسگرها به سيستم کنترل وسيله ي نقليه است .

autopllot
خلبان خودکار ~ مجموعه اي از ژِروسکوپ ها به همراه تعدادي تقويت کننده و سرويس موتور که هر گونه انحراف در مسير پرواز هواپيما را آشکار مي کند و تصحيحات لازم را مستقيماً به سيستم هاي کنترل اعمال ميکند .

autopllot coupler
تزويجگر خلبان خودکار ~ سيستم تزويجي که خروجي گيرنده ي سيستم ناوبر را به خلبان خودکار هواپيما متصل مي کند .

autopolarity
خودقطبيت ~ تغيير خودکار اتصال ها در يک سنجه ي رقمي در صورت اشتباه بودن قطبيت در اين حالت يک علامت منفي در کنار مقدار قرائت شده ظاهر مي شود .

autoranging
تغيير گسترده ي خودکار ~ قطع و وصل خودکار يک سنجه چند گستره اي از کمترين گستره به گستره ي بعدي و تکرار آن تا رسيدن به گستره ي مناسب . وجودتغيير گستره ي نزولي در برخي نمونه ها سبب مي شود که گستره ي مقاومتي با بيشترين دقت به صورت خودکار انتخاب شود .