autonavigator


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ناوبر خودکار ~ سيستم ناوبري که مجهز به وسايلي براي تزويج حسگرهاي لختي يا ساير حسگرها به سيستم کنترل وسيله ي نقليه است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت autonavigator معنی autonavigator معنی autonavigator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک autonavigator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
autopllot
خلبان خودکار ~ مجموعه اي از ژِروسکوپ ها به همراه تعدادي تقويت کننده و سرويس موتور که هر گونه انحراف در مسير پرواز هواپيما را آشکار مي کند و تصحيحات لازم را مستقيماً به سيستم هاي کنترل اعمال ميکند .

autopllot coupler
تزويجگر خلبان خودکار ~ سيستم تزويجي که خروجي گيرنده ي سيستم ناوبر را به خلبان خودکار هواپيما متصل مي کند .

autopolarity
خودقطبيت ~ تغيير خودکار اتصال ها در يک سنجه ي رقمي در صورت اشتباه بودن قطبيت در اين حالت يک علامت منفي در کنار مقدار قرائت شده ظاهر مي شود .

autoranging
تغيير گسترده ي خودکار ~ قطع و وصل خودکار يک سنجه چند گستره اي از کمترين گستره به گستره ي بعدي و تکرار آن تا رسيدن به گستره ي مناسب . وجودتغيير گستره ي نزولي در برخي نمونه ها سبب مي شود که گستره ي مقاومتي با بيشترين دقت به صورت خودکار انتخاب شود .

autotracking
ردگيري خودکار ~ عملکرد تک کنترلي دو يا چند منبع تغذيه ي دي - سي - با خاموش و روشن شدن يا تغيير ولتاژمنبع تغذيه ي اصلي ، که معمولاً بالاترين ولتاژ مثبت خروجي را دارد ، منبع تغذيه هاي پيرو به همان ترتيب قطع و وصل مي شوند يا تغيير مي کنند ، به گونه اي که ولتاژ خروجي آنها متناسب با منبع اصلي خواهد بود ...

autotransformer
اتو ترانس ، اتو ترانسفورمر ~ نوعي ترانسفورمر قدرت که داراي سيم پيچي پيوسته و سردار است . بخشي از سيم پيچ به عنوان اوليه و تمام آن به صورت ثانويه و يا بر عکس عمل مي کند .

auxiliary memory:peripheral memory
حافظه ي کمکي ، حافظه ي جانبي ~ حافظه ي رايانه اي غير از حافظه ي اصلي .اين اصطلاح عموماً به سيستم فرعي ذخيره ي انبوه داده ها نظير ديسک رانها، نوارخوان مغناطيسي پشتيبان ، کنترل کننده ها، و حافظه ي ميانگير اشاره مي کند.

avalanche breakdown
شکست بهمني ~ شکست غير مخرب در ديود نيمرسانا.هنگامي رخ ميدهد که ميدان الکتريکي دو سر ناحيه سد آنقدر قوي باشد که برخورد بابرهاي جريان با الکترون هاي ظرفيت منجر به يونش و تکثير انباشتي باربرها بشود.اغلب با شکست زنر اشتباه گرفته مي شود . در شکست زنر ميدان الکتريکي به اندازه ي کافي شديد در دو سر ناحيه ي ...

avalanche diode
ديود بهمني ~ نوعي ديود شکستني نيمرسانا ، معمولاً از جنس سيليسيم ، که شکست بهمني آن روي تمام پيوند PN روي مي دهد، پس از آن افت ولتاژ اساساً ثابت و مستقل از جريان خواهد بود. مهمترين نمونه ها عبارتند از ايمپت ( MPATT) و تراپت ( TRAPATT ) مشخصه ي شکست آنها به شکل قابل ملاحظه اي تيز تر از ديود هاي زنر ا ...

avalanche effect
اثر بهمني ~ 1. فرايند انباشتي که طي آن الکترون يا ساير ذرات باردار بر اثر ميدان الکتريکي قوي شتاب مي يابد و با بر خورد به مولکولهاي گاز و يونش آنها ، الکترون هاي جديد ي آزاد مي شود که به نوبه ي خود برخوردهاي جديدي را ايجاد مي کنند .يونش آبشاري انباشتي ، بهمن تاون سند ( TOWNSEND)، و يونش تاون سند ني ...