omnidirectional beacon

omnidirectional hydrophone

هيدروفون همه جهتي ~ هيدروفوني که در همه جهتها به امواج صوتي زير آب به خوبي پاسخ ميدهد.

omniddirectional micriphone; nondirectional microphone; astatic microphone

ميکروفون همه جهتي ؛ ميکروفوني غير جهت دار ؛ ميکروفون غير استاتيک ~ ميکروفوني که پاسخ آن مستقل از جهت رسيدن صدا به آن است.

omnidirectional range; omnirange

محدود ي همه جهتي ؛ همه محدوده اي ~ تسهيلات راديويي که اطلاعات مسير را از موقعيت خود به تمام مناطق داخل محدوده خدمات خود ، به عنوان راهنماي جهت دار براي خلبانها ارسال مي کند.

omnidistance

فاصله بدون جهت ~ مسافت بين وسيله نقليه و ايستگاه خدمات راديويي همه جهتي .

on

روشن ~ واژه اي که ( در برابر « خاموش » ) براي مشخص کردن وضعيت عملکرد يک قطعه يا يکي از دو حالت ممکن در مدار به کار مي رود.

on-course curvature

انحنا در مسير ~ نرخ تغيير مسير ناوبري مشخص شده نسبت به فاصله ، در طول خط يا مسير .

on-course signal

سيگنال در مسير بودن ~ سيگنالي که مشخص کننده ي در مسير يودن هواپيمايي است که آن را به صورت باريکه راديويي راهنما ، دريافت مي کند.

one-many function switch

سوييچ يک به چند ~ سوييچ عمل کننده اي که در آن فقط يک ورودي در هر زمان تحريک مي شود و هر ورودي ترکيبي از خروجيها را به وجود مي آورد.

one's complement

مکمل يک ~ عدد تغيير يافته به صورتي که حاصل جمع عدد تغيير يافته با مقدار اوليه آن ، به علاوه L، برابر با توان فردي از 2 مي شود. مکمل يک به طور رياضي با تفريقي کردن عدد اوليه يک رشته 1 و معکوس کردن تمام بيتهاي عدد به طور الکترونيکي به دست مي آيد . بنابراين مکمل يک عدد 010101 ( که نشان دهنده ي 21 است ...

one's complement arith metic

حساب مکمل يک ~ سيستم حساب دودويي که در آن اعداد منفي با معکوس کردن بيتهاي مجزا در نمايش دودويي اعداد مثبت ساخته مي شوند.