one's complement


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
مکمل يک ~ عدد تغيير يافته به صورتي که حاصل جمع عدد تغيير يافته با مقدار اوليه آن ، به علاوه L، برابر با توان فردي از 2 مي شود. مکمل يک به طور رياضي با تفريقي کردن عدد اوليه يک رشته 1 و معکوس کردن تمام بيتهاي عدد به طور الکترونيکي به دست مي آيد . بنابراين مکمل يک عدد 010101 ( که نشان دهنده ي 21 است ) برابر است با 101010 ( که نشان دهنده ي 42 است ) .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت one's complement معنی one's complement معنی one's complement به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک one's complement در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
one's complement arith metic
حساب مکمل يک ~ سيستم حساب دودويي که در آن اعداد منفي با معکوس کردن بيتهاي مجزا در نمايش دودويي اعداد مثبت ساخته مي شوند.

one state
حالت يک ~ وضعيت سلول مغناطيسي که در آن شار مغناطيسي عبوري از يک سطح مقطع معين ، وقتي که از جهت تعريف شده براي شار مثبت تعيين مي شود ، مقداري مثبت است ، وضعيت معکوس که در آن شار مغناطيسي مقداري منفي دارد ، وضعيت صفر ناميده مي شود.

one - time - only memory
حافظه فقط يکبار ~ حافظه فقط خواندني قابل برنامه ريزي و پاک کردن با پرتو فرابنفش ( EPROM) در بسته ي دو رديفه ( DIP) پلاستيکي غير شفاف « بي پنجره» امکان برنامه ريزي مجدد آن وجود ندارد . از اين حافظه براي مواردي که محصول يا برنامه سيستم ثابت است و نيازي به تغيير ندارد ، استفاده مي شود و قيمت آن کمتر ا ...

One- to- partial-select ratio
نسبت انتخاب يک به جزء ~ نسبت خروجي 1 به خروجي انتخاب جزئي از سلول مغناطيسي .

O network
شبکه O ~ شبکه اي که از چهار شاخه امپدانسي متصل به طور سري ، براي ساختن يک مدار بسته ، تشکيل مي شود. دو نقطه مجاور به عنوان پايه هاي ورودي و دو نقطه پيوند ديگر به عنوان پايه هاي خروجي عمل مي کنند.

one- way repeater
تکرار کننده يک طرفه ~ تکرار کننده اي که سيگنالهاي در حال حرکت در يک جهت از خطوط سيمي يا فضا ، به صورت امواج راديويي ، را تقويت مي کند.

on- hook
گوشي گذاشته ~ شرايطي که با قرار گرفتن گوشي تلفن روي دستگاه آن ايجاد مي شود و مدار DC را باز و ارتباط آن را با مرکز تلفن قطع مي کند . در نتيجه حلقه جرياني به وجود نمي آيد . مرکز تلفن ، دستگاهي راکه گوشي آن گذاشته شده باشد ، قابل دسترس براي زنگ زدن فرض مي کند.

on-line
دائم ؛ پيوسته ~ واژه ي مورد استفاده براي تجهيزات جانبي که به طور مستقيم تحت کنترل واحد پردازش مرکزي است و امکان پردازش داده هاي ورودي را به محض دريافت و ارسال بي درنگ داده هاي خروجي را فراهم مي کند.

on- line data reduction
کاهش پيوسته داده ~ پردازش اطلاعات با همان سرعت دريافت آن در سيستم محاسباتي .

on / off control
کنترل روشن / خاموش ~ سيستم کنترل ساده اي که در آن قطعه تحت کنترل يا کاملاً خاموش يا کاملاً روشن است و هيچ شرايط عملکرد ميانه اي براي آن وجود ندارد .