operational programming


اصطلاح
برق و الکترونیک
23 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
برنامه ريزي عملياتي ~ فرايند کنترل کردن ولتاژ خروجي منبع تغذيه عملياتي باولتاژ جريان يا سيگنالهاي ديگر که به صورتهاي از پيش تعيين شده اي در منبع تغذيه ايجاد مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت operational programming معنی operational programming معنی operational programming به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک operational programming در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
operationl trigger
تحريک عملياتي ~ مداري که تحريکي را در پاسخ به تغييرات بسيار کوچکي در ورودي با استفاده از بعضي ويژيگيهاي اشميت تريگر ساخته شده با تقويت کننده عملياتي داراي پسخورد مثبت ايجاد مي کند .

operation code
رمز عملکرد ~ 1. فهرستي از بخشهاي عملکرد که در رمز دستورالعمل وجود دارد همراه با اسمهاي عملکردهاي متناظر آنها . 2. کامپيوتر تشکيل مي دهد .

operation part , opration code
بخش عملکرد ، رمز عملکرد ~ بخشي از دستورالعمل کامپيوتريکه معمولاًش نوع عملکردي را که بايد انجام شود تعريف مي کند اما مکان عملنندها را نشان نمي دهد .

operations reserch
تحقيق در عمليات ~ استفاده ازروشهاي تحليلي برگرفته از رياضيات ، براي ايجاد شرايط بحراني تصميم گيري با در نظر گرفتن واکنشهاي انسانها ، سازمانها يجاري يا نظامي و ماشينها .

operation time
زمان عمليات ~ زمان پس از کاربرد همزمان تما ولتاژها ي الکترود به ازاي يک جريان براي رسيدن به کسري از مقدار نهايي آن .

operator
متصدي ، عملگر ~ 1. کسي که عمل کردن ، تنظيم کردن و نگهداري قسمتي از تجهيزاتي مانند کامپيوتر يا فرستنده وظزقه اوست . ~ 2. نمادي که نشان دهنده ي عمليات رياضي است .

opposition
تضاد ~ شرايطي که در آن اختلاف فاز بين دو کميت متناوب با بسامد يکسان 180 درجه متمايز بايک نيم چرخه است .

optic
اپتيک ~ 1. واژه اي براي اشاره به نور مرئي يا نزديک به مرئي حدود نسهايي از طيف اپتيکي در حدود 1000A يا در آخر ين حد ارابنفش 30000A ~ در اخرين حد فرو سرخ است .

optical amplifier
تقويت کننده نوري ~ تقويت کننده الکترونيکي - نوري که سيگنال ورودي الکتريکي آن به نور تبديل مي شود . به صورت نور تقويت مي شود . سپس دو باره به سيگنال الکتريکي در خروجي تبديل مي شود .

optical axis
محور نوري ~ 1. خط مستقيمي که از مرکز سطوح منحني شکل عدسي ميگذرد پرتوهاي توي که در امتداد اين جهت عبور ميکنند نه مي شکنند و نه باتابش پيدا مي کنند . 2. در بلور گواتز محور Z محور نوري است که به طور طولي در بلور مادر از يک وجه تا وجه ديگر امتداد مي يابد .