oscilloscope tube


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
لامپ نوسان نما ~ لامپ پرتوکاتدي که الگوي قابل مشاهده اي توليد ميکند که نمايش دهنده ي گرافيکي سيگنالهاي الکتريکي است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت oscilloscope tube معنی oscilloscope tube معنی oscilloscope tube به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک oscilloscope tube در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
osmium
اوزميوم ~ عنصر فلزي سخت از گروه پلاتين با عدد اتمي 76 از آلياژ اينعنصر با ايريديم در ساخت سوزن ضبط کننده هاي ديسک و گرامافون استفاده مي شود.

outage
قطع برق ~ بروز اشکال در سيستم برق . از آنجا که قطع برق حتي براي کسري از ثانيه ميتواند باعث ايجاد خطا در پردازش داده ها شود ، بسياري از کامپيوترها مجهز به منابع تغذيه قطع نشدني و رگولاتورهاي ولتاژ برق شهر هستند که در صورت قطع کامل برق به صورت منيع تغذيه پشتيبان عمل مي کند.

out diffusion
پخش بيروني ~ پخش شدن اتمهاي ناخالص خارج از سطح نيمرسانا با اعمال حرارت .

outdoor antenna
آنتن خارجي ~ آنتن دريافت کننده اي که بيرون از ساختنام ومعمولاً در مکان بلندي نصب مي شود.

outer marker
نشانه بيروني ~ نشانه اي در حدود 8 کيلومتري ( 5 mi) رسيدن به انتهاي مسير حرکت در سيستم فرود ابزار دقيق هواپيما اين نشانه ، نقطه مشخصي را از خط نمايش مکان نشان مي دهد.

outer space
فضاي خارج ~ فضاي خارج از جو زمين .

outgassing
گاز بيرون راني ~ حرارت دادن لامپ الکتروني در حين تخليه آن براي خارج کردن گازهاي باقي مانده در حباب لامپ .

outlet; receptacle
پريز ؛ پريز برق ~ انتهاي خط برق که مي توان با وارد کردن فيش دو شاخه به آن به نيروي برق دسترسي پيدا کرد .

out- of- phase
ناهمفاز ~ ويژگي شکل موجهايي که هم بسامد هستند اما در لحظات مشابه مقادير متناظر آنها يکي نيست.

output
خروجي ~ 1. پايه هاي خروجي يک قطعه 2. نتيجه حاصل از پردازش سيگنال يا داده در پايه هاي خروجي مدار يا پايانه کامپيوتري 3. انرژي مفيد باتري يا منبع تغذيه .