output indicator


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
نشانگر خروجي ~ سنجه يا دستگاه ديگري که به گيرنده راديويي متصل مي شود تا تغييرات شدت سيگنال خروجي را براي تنطيم و اهداف ديگر ، نشان دهد . لزومي ندارد که اين نشانگر مقدار دقيق خروجي را نشان دهد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت output indicator معنی output indicator معنی output indicator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک output indicator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
output - limited
خروجي - محدود شده ~ محدود شده با ضرورت منتظر ماندن براي کامل شدن عملکرد خروجي کامپيوتر در کنترل فرايند يا پردازش داده ها.

output meter
سنجه خروجي ~ ولت سنج AC متصل شده به خروجي گيرنده يا تقويت کننده براي اندازه گيري شدت سيگنال خروجي در واحد حجم يا دسيبل .

output power
توان خروجي ~ تواني که بار از سيستم يا يک جزء آن دريافت مي کند.

output register
ثبات خروجي ~ ثبات يا حافظه کامپيوتري که داده هاي پردازش شده را تا زمان انتقال آن به دستگاه خط خروجي نگه مي دارد.

output resonator; catcher resonator
تشديدگر خروجي ؛ تشديد گر گيرنده ~ کاواک تشديگري که با مدوله سازي چگالي باريکه الکتروني در يک کلايسترون تحريک مي شود و انرژي مفيد رابه مدار خارجي مي دهد.

output stage
طبقه خروجي ~ طبقه آخر در تجهيزات الکترونيکي در گيرنده راديويي، اين طبقه بلندگو را مستقيماً يا از طريق يک ترانسفورماتور خروجي ، تغذيه مي کند . در تقويت کننده AF ، اين طبقه يک يا چند بلندگو ، هد ضبط کننده دستگاه ضبط صدا ، خط انتقال يا هر بار ديگري را تغذيه مي کند. در فرستنده ، اين طبقه آنتن فرستنده ر ...

output winding
سيم پيچي خروجي ~ سيم پيچي بجز سيم پيچ پسخورد يک واکنشگر اشباع شدني که توان از طريق آن به بار منتقل مي شود .

overal electric efficiency
بازدهي الکتريکي کلي ~ نسبت توان جذب شده در بار به کل توان گرفته شده از خطوط تغذيه در گرمايش القايي و دي الکتريکي که بر حسب درصد بيان مي شود .

overall sound-pressure level
سطح فشار - صداي کلي ~ سطح فشار صدا که در تمام حوزه بسامدي مورد نظر ، مثلاً از 20 تا 20000 هرتز اندازه گيري مي شود.

overbunching
فوق دسته اي شدن ~ شرايط دسته اي شدن که با ادامه يافتن فرايند دسته اي شدن در بالاتر از دسته اي شدن بهينه در لامپ مدوله سازي سرعت مانند کلايسترون ايجاد مي شود .