periodic law


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
قانون تناوبي ~ ويژکيهاي معيني از عناصر که توابع متناوبي از عد اتمي آنها هستند ، هنگامي که عناصر بر حسب عدد اتمي مرتب مي شوند . اين ويژگيها در چرخه هاي منظمي تکرار مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت periodic law معنی periodic law معنی periodic law به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک periodic law در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
periodic line
خط تناوبي ~ خسط انتقالي که داراي قسمتهاي مساوي متوالي ، با ويژگيهاي الکتريکي يکنواخت در هر قسمت ، است . مانند خط بارشده اي که پيچکهاي بار گذاري با فاصلههاي يکنواخت داشته باشد .

periodic quantity
کميت تناوبي ~ کميت نويساني که مقادير آن در فواصل زماني، فضايي يا با متغير مستقل ديگري ، تکرار شود .

periodic rating
مقدار مجاز تناوبي ~ مقدار مجازي ~ مقدار بار قابل تحمل را در زمانهاي تناوب تعريف شده اي از بار و بي باري ، معين مي کند .

periodic table
جدول تناوبي ~ جدولي که عناصر بر طبق قانون تناوبي در آن منظم مي شوند . به طوري که عناصر داراي مشخصه هاي مشابه در يک گروه قرار مي گيرند .

periodic wave
موج تناوبي ~ موجي که در فاصله هاي زماني منظم ، خود را تکرار مي کند . مانند موج سينوسي .

periodic waveguide
موجبر تناوبي ~ موجبري که داراي عدم پيوستگيهايي در فاصله هاي منظم است .

peripheral
جانبي ~ 1. در سيستمهاي کامپيوتري ، هر واحد کار کردي که در داخل جعبه کامپيوتر قرار ندارد و بخشي از سيستم است . 2 قطعات مدار مجتمعي که بهريز پردازنده براي ارايه مجموعه کاملي از توابع کمک مي کنند . مانند قطعات ورودي / خروجي ( I/O ) قطعات حافظه اضافه شونده و در بعضي سيستمها ، پردازنده هاي کمکي .

permalloy
پرمالوي ~ آلياژ مغناطيسي که داراي تراوايي مغناطيسي بالاست . اين آلياژ معمولاً از آهن ، نيکل و مقادير کمي از فلزات ديگر تشکي مي شود . پرمالوي مي تواند قطعات لامپهاي خلا و تجهيزات الکترونيکي را در برابر ميدانهاي مغناطيسي پراکنده حفاظت کند .

permanent echo
پژواک دائمي ~ سيگنال بازتابنده از جسمي که نسبت به ايستگاه رادار ثابت است .

pemanent magnet
آهنرباي دائمي ~ تکه اي از فولاد سخت ياماده مغناطيسي ديگري که به شدت مغناطيس شده است و خاصيت مغناطيسي آن به طور نامحدودي باقي مي ماند .