phase reversal


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
معکوس شدن فاز ~ تغيير 180 درجه با يک نيم سيکل در فاز .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت phase reversal معنی phase reversal معنی phase reversal به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک phase reversal در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
phase - reversal ~ kying
کليد زني معکوس شدن فاز ~ شکلي از مدولهسازي فاز که در آن معکوس شدن فاز سيگنال بين دو حالت دودويي در ارسال داده تشخيص داده مي شود .

phase - reversal switch
سوييچ معکوس شدن فاز ~ رادار تک پالسي که آنتن گيرنده آن داراي دو يا چند روزنه جدا شده با طول موجهاي مختلف است که هر کدام تغذيه جدا شده با طول موجهاي مختلف است که هر کدام تغذيه خود را دارند . روزنه ها الکوي تابش مشابهي را ايجاد مي کنند . مقايسه فاز سيگنالهاي رسيده اطلاعات جهت مطلوب را با دقت بالا ارا ...

phase-sensitive amplifier
تقويت کننده حساس به فاز ~ تقويت کننده سرورکه قطبيت يا فاز سيگنال خروجي آن وابسته به رابطه فازي بين ورودي و ولتاژ مرجع است .

phase - sequence relay
رله توالي فاز ~ رله اي که به حالتي پاسخ مي دهد که ولتاژ يا جريانهاي يک سيستم چند فازي به بيشترين مقادير مثبت برسند.

phase shift
جابجايي فاز ~ 1. تغييري در رابطه فازي دو کميت متناوب ~ 2. رابطه فازي موج پراکنده با موج تابشي مربوط به ذره يا فوتون پراکنده شونده .

phase- shift bridge
پل جابه جايي فاز ~ پل اندوکتانس متقابل که نسبت دو ولتازرا هم در دامنه و هم در فاز اندازه مي گيرند .

phase- shift circuit
مدار جابه جايي فاز ~ شبکه اي که جزء ولتاژِ ي به وجود مي آورد که فاز آن نسبت به ولتاژ مرجع جا به جا شده است .

phase - shift discriminator , foster - seeley discriminator
مميز جابه جايي فاز و مميز فاستر - سيلي ~ مميزيکه شامل دو ديود وصل شده مشابه است و به محدودکننده اي در ورودي خود نياز دارد تا تغييرات دامنه را از سيگنال ورودي مدوله شده بسامد يا فاز حذف کند . ديودها يا ترانفور ماتوري تغذيه مي شوند که روي بسامد مرکزي تنظيم مي شود . وقتي که بسامد سيگنال ورودي از اين ب ...

phase shifter
جا به جا کننده فاز ~ جزئي از سيستمهاي رادار بسامد بالاي ارايه - فازي که با استفاده از عنصر فعالي در داخل جابه جا کننده ، در بسامد ارسالي جا به جايي فاز ايجاد مي کند . تغيير فاز همزمان در آرايه اي از جا به جاکننده هاي فاز جهت باريکه رادار را به طور الکترونيکي عوض مي کند . انتخاب جا به جا کننده مناسب ...

phase - shift keying
کليد زني جابه جايي فاز ~ سيستم مدوله سازي براي ارسال داده ها در بعضي از مودمها سيگنال مدوله کننده دودويي ، در ساده ترين شکل ، فاز هاي 0 و 180 درجه را براي نمايش علامت و فاصله يا اعداد دودويي 1 و 0 در حاصل ايجاد مي کند . باي سرعتهاي داده بالاتر در طول خطوط سيمي ، امکان ايجاد چهار يا هشت جابه جايي فا ...